فهرست مطالب
مقدمه
اقتدار و قدرت از نظر وبر
ویژگی های بوروکراسی
انواع بروکراسی
سازمان بوروکراسی ایده ال از دید وبر
شاخص های کلیدی سازمان های دارای بوروکراسی
انتقادهای وارده بر تئوری بوروکراسی
نتیجه گیری
بخشی از متن
مقدمه
واژه بوروکراسی را نخستینبار شخصی به نام دوگورنی (Jean Claude Marie Vincent de Gournay: 712-1759) در سال 1745 به کار برد. او به واژه فرانسوی bureau به معنی میز تحریر، دفتر و اداره، پسوند Cracy بهمعنای حکومت را افزود. بوروكراسی (حكومت ادارات یا دیوانسالاری)، به سلسله مراتبی از اقتدار و مسئولیت اطلاق میشود كه یك سازمان رسمی، برای هماهنگ ساختن فعالیتهایش و رسیدن به اهداف تعیینشدهاش، از آن استفاده میكند نظریه بوروکراسی از جمله رهیافتهای سنتی به مدیریت محسوب می گردد. ماکس وبر، جامعه شناسروشنفکر آلمانی، بیشتر آثار خود را در اواخر قرن نوزدهم میلادی منتشر کرد؛ با وجود این تا سال 1920 که آثارش به زبانهای دیگر ترجمه شد، ناشناخته ماند. نظریه های وبر عمدتاً حالتی توصیفی داشت. وی به این مسئله اساسی که چگونه می توان ساختار سازمانها را به طور مناسبی طراحی کرد توجه داشت.افکار و نظریه های وبر، تأثیر عمده ای بر رشته های مدیریت و جامعه شناسی سازمانها داشت. این افکار تا حدودی در واکنش نسبت به تلقی او از کاستیهای سازمانهای عصر خودش، شکل گرفت. دولت وقت آلمان، موضوع ویژه مورد مطالعه وبر بود. وی بر این باور بود که افراد به دلیل موقعیت اجتماعی خاص و وجهه و اعتبارشان اقتدار می یابند و در منصبهای اصلی و مهم ساختار اجتماعی آلمان قرار می گیرند، نه به دلیل توانائیها و شایستگیهایشان؛ به همین دلیل مدعی بود که سازمانها با همه ظرفیت و توان خود کار نمی کنند؛ بنابر این باید شکل جدیدی از سازمان را طراحی کرد که به حل این مسأله کمک کند.در عمق تفکر وبر، مفهوم بوروکراسی قرار دارد؛ یعنی شکل سازمانی مطلوبی که به طور منطقی طراحی گردد، بسیار کارآ باشد، از اصول منطق و نظم پیروی کند، و بر مبنای اختیار مشروع بنا نهاده شود.
و ...
دیدگاه خود را ثبت کنید