مطالعه ی حاضر، روابط بین تضاد درون فردی تکلیفی و ارتباط و نتایجی چند از رفاه کارکنان و اهمیت سازمانی را کشف کرد و نقش شیوه های مقابله را به عنوان تعدیل کننده در فرآیند تنش- کرنش بررسی نمود و جستجو کرد که چگونه ویژگی های متفاوت فردی جنسیتی و شخصیتی بر این فرآیندها اثر می گذارند. یک پرسشنامه ی آنلاین که تضاد درون فردی تکلیفی و ارتباط، شیوه های مقابله حالتی، رضایت شغلی، تعهد مؤثر سازمانی، مقاصد گردش مالی، اختلال در عملکرد اجتماعی، کمبود اعتماد به نفس، اضطراب و افسردگی و چندین حالت شخصیتی دیگر را اندازه گیری کرد که توسط 178 آزمودنی که در شهر تورنتو و ایالت اونتاریو کار می کردند، تکمیل شد. تمام آزمودنی ها در شرکت IT کار می کردند و از یک سازمان و سایت شبکه کسب و کار انتخاب شدند. نتایج نشان دادند که هم تضاد درون فردی تکلیفی و هم تضاد درون فردی رابطه ای به طور منفی با رضایت شغلی و تعهد مؤثر سازمانی ارتباط دارند و به طور مثبت با مقاصد گردش مالی، اختلال در عملکرد اجتماعی، کمبود اعتماد به نفس، اضطراب و افسردگی در ارتباط می باشند. شیوه های مقابله مسئله محور، هیجان محور و اجتناب، چندین رابطه بین تضاد درون فردی رابطه ای و تکلیف و متغیرهای ملاک را تعدیل کرد. در درک تضاد درون فردی بر اساس ارتباط و تکلیف، تفاوت جنسیتی مشاهده نشد. به هنگام مواجه شدن با تضاد درون فردی رابطه ای، کارکنان زن سطوح پایین تری از رضایت شغلی را در مقایسه با کارکنان مرد نشان دادند. در حالی که تفاوت جنسیتی در استفاده از شیوه ی مقابله ی مسئله محور مشاهده نشد، کارکنان زن از شیوه های مقابله ی هیجان محور و اجتنابی بیش از کارکنان مرد استفاده می کردند. وجدان، روان رنجوری و منبع کنترل به عنوان متغیرهای مستقیم و تعدیل کننده در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. به طور منفی با درک تضاد درون فردی رابطه ای و تکلیف ارتباط داشت، در حالی که روان رنجوری به طور مثبت با درک هر دو در ارتباط بود. منبع درونی کنترل به طور مثبت با درک درون فردی تکلیفی ارتباط داشت و رابطه ی معناداری با تضاد درون فردی رابطه ای نشان نداد.
دیدگاه خود را ثبت کنید