اهداف و نتایج کلیدی (OKR) (Objectives and Key Results) یک فرایند رهبری محبوب برای تنظیم، ارتباط و نظارت اهداف و نتایج به صورت سه ماهه در سازمان هاست. هدف OKR ها اتصال اهداف شرکت، استارتاپ و اشخاص به صورت سلسله مراتب به یکدیگر برای رسیدن به نتایجی قابل اندازه گیری است، و همه کارکنان با هم در یک جهت واحد و برای تحقق یک هدف متحد می شوند. OKR ها معمولا در نرم افزار OKR مخصوص اجرا می شوند.
بخش بزرگی از OKR ها اطمینان حاصل می کنند که هر فرد داخل سازمان می داند چه کارهایی از آنها انتظار می رود. OKR ها در برابر همه عموم نگهداری می شوند، بنابراین افراد و تیم ها به سوی همان اهداف حرکت می کنند و می دانند که دیگران روی چه چیزی تمرکز می کنند.
OKR ها شامل یک لیست از ۳ تا ۵ هدف با اهمیت بالا هستند. در زیر هر هدف، معمولا ۳ تا ۵ نتیجه کلیدی و قابل اندازه گیری ذکر شده است. هر نتیجه کلیدی دارای یک نشانگر پیشرفت یا نمره ( ۰-۱۰۰٪ یا ۰ تا ۱٫۰ ) است که نشان دهنده دستاورد هر کدام می باشد. در اینجا می توانید مثالهای متنوعی از OKR ها را مشاهده کنید تا راحت تر بتوانید آنها را تعریف کنید.
معمولا OKR ها یک برنامه ریزی سه ماهه تکرار شونده هستند. در حالی که اکثر استفاده از OKR ها سه ماهه هستند، برخی از شرکت ها OKR هارا سالانه و یا ماهانه تعیین می کنند.
گفته میشود اگر یک رهبری و مدیریت تیم وجود داشته باشد که هر رهبری باید آن را اجرا کند، OKR ها هستند. OKR ها ساده هستند و در حالی که زمان و منابع را داخل سازمان مصرف نمی کنند، مزایای بسیاری برای افزایش بهره وری، تمرکز و فرهنگ شرکت فراهم می کنند.
ابتدا در سال ۱۹۷۰ توسط رئیس اینتل اندی گروو (Andy Grove) در دهه ۱۹۷۰ اجرا شد و بعدا در میان بسیاری از شرکت های فناوری گسترش یافت و حتی Google نیز شروع به استفاده از آنها کرد. امروزه OKR ها توسط ده ها هزار تیم و شرکت های کوچک از SME ها گرفته تا لیست ۵۰۰ شرکت برتر آمریکا (Fortune 500) استفاده می شود. Google، LinkedIn، Intel، Zynga، Sears، Oracle و توییتر فقط برخی از کاربران مشهور OKR هستند که آن را دوست دارند و از آن استفاده می کنند.
این کتاب زبان اصلی است و برای تهیه آن می توانید آن را خریداری کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید