آمرسا سنگی بنفش مییابد که مرز میان جهانها را میبلعد. هر قدم در این سرزمین ناشناخته او را با حقیقتهایی روبهرو میکند که نه همیشه روشناند و نه ساده. شاید آنچه میبینیم تنها سایهای از واقعیت باشد.
در جهانی که رازها در آن زندهاند و زمان معنایی ندارد، آیا او حقیقت را خواهد یافت یا در آینهای از پرسشها گم خواهد شد؟
دیدگاه خود را ثبت کنید