مقدمه
سؤالی مطرح می شود وآن اینست که اگر رفتار فرد تابع فرهنگ اوست ، پس چه چیزی است که فرهنگ را تعیین می کند؟ درجواب پاسخ فرهنگ شناسان این است که فرهنگ بوجود آورنده فرهنگ است. در واقع یعنی فرهنگها با یکدیگر درتعامل هستند و همواره سازنده محصولات ، اختلاط ها وستیزها می باشند. (هر خصلت فرهنگی نتیجه خصلتهای قبلی و علت موارد بعدی است)
پیش از ورود به بحث اختصاصی جامعه شناسی فرهنگی می بایست ارتباط این حوزه را با چند حوزه موضوعی مجاور (مردم شناسی فرهنگی ، فرهنگ شناسی و مطالعات فرهنگی ) را روشن نماییم.
مردم شناسی: از نظر لغوی به معنای مطالعه انسان یا نوع بشر
به دو شاخه ۱) فیزیکی و ۲) فرهنگی تقسیم می شود.
۱) مردم شناسی فیزیکی: به تنوعات جسمی در شکل انسانی آن می پردازد
۲) مردم شناسی فرهنگی: مطالعه در تنوع های فرهنگی می باشد. که معمولاً تحلیل فرهنگ را در سه سطح انجام می دهد. الف) الگوهای آموخته رفتار ب) جنبه هایی از فرهنگ که در سطوح پایین تر از هوشیاری عمل می کنند( مانند قواعد دستورزبان و..) ج)الگوهای ادراک و اندیشه که از سوی فرهنگ تعیین می شود.
در این حوزه مطالعه درباره فرهنگهای موجود بویژه فرهنگهای ابتدایی تعریف می شود که براین اساس مردم شناسی مطالعه اقوام وقبایل از نظر پوشاک،خوراک،دین ،خویشاوندی،آداب و... است. ودر نهایت می توان نتیجه گرفت که انسانشناسی فرهنگی دارای سه زیرشاخه: باستان شناسی ، انسانشناسی زبان و مردم شناسی است.
*فرهنگ شناسی: شاخه ای از مردم شناسی می باشد که فرهنگ (نهادها، فناوری ها و ایدئولوژیها) را بعنوان یک نظام مشخص از پدیده ها که بر پایه اصول خود سازمان یافته وبر طبق قوانین خاص آن عمل می کند می شناسد.
در واقع براین باور است که دلایل رفتارهای مردم را باید در پرورش آنان در سنتهای خاص فرهنگی جست وجو کرد.
*مطالعه های فرهنگی: از دیدگاههای نسبتاً جدیدی بعنوان یک رشته درپرداختن به مطالعه درفرهنگ استفاده می شود که در طول دهه گذشته گرایش نوینی در مطالعه فرهنگ بوجود آمده که آنرا از چهارچوب رشته ای خاص خارج و به طور مستقل موضوع شناخت قرار می دهد. طرفداران این گرایش معتقدند که نتیجه این فعالیت توسعه قلمروی بوده است که با نگاه تازه ای ماهیت فرهنگ های انسانی را مورد توجه قرار داده است.
معنای مختلف فرهنگ از دیدگاه ریموند ویلیامز : نتیجه می گرفت که در حوزه ای بیرون از علوم طبیعی،فرهنگ به طور کلی در سه معنای متفاوت به کار رفته است ۱) هنرها وفعالیتهای هنری ۲)اولین مظاهر نمادی از یک شیوه خاص از زندگی که آموخته می شود ۳) فرآیند توسعه
اهداف سه گانه مطالعات فرهنگی از دیدگاه بارکر: وی معتقد است مطالعات فرهنگی بعنوان یک رشته دارای هویت خاص به اندازه هر رشته دیگری (البته نه بیشتر ونه کمتر)جنبه سیاسی داردو می گوید اهداف سه گانه مطالعات فرهنگی عبارتنداز ۱) تحلیل ۲) آموزش و ۳) سیاست گذاری
برسی مطالعات فرهنگی از دیدگاههای گوناگون : عده ای به تولیدات فرهنگی تکیه دارند و عده ای دیگر به متون فرهنگی و عده ای دیگر بر زندگی فرهنگی اشاره دارند که میان این سه رابطه وجود دارد .
زمینه های موضوعی جامعه شناسی فرهنگی:
واقعیت آن است که توسعه مطالعات فرهنگی از حدود سالهای ۱۹۶۰ به بعد و گسترش علاقمندی به موضوع فرهنگ در میان جامعه شناسان ، همگام با توسعه تدریجی گفتمانهای میان رشته ای هرگونه اعلامیه آوری ساده نگرانه ای را غیرممکن ساخته است.
گسترش زیادی که در مطالعات فرامدرن گرایی، نظریه انتقادی،فمنیسم و حوزه های مرتبط با این زمینه ها صورت گرفته است فضایی را بوجودآورده است که هیچ رشته ای به تنهایی نتواند موضوعی مشخص را بعنوان زمینه تخصصی واختصاصی خود به انحصار در بیاورد.
موضوع جامعه شناسی فرهنگی در میان دو گروه از سرشناسان آن یعنی از یکطرف نظریه پردازان ومعماران این رشته و از سوی دیگر ، پژوهشگران ایفاگر مطالعات میدانی که معمولاً هرکدام به گونه خاصی به این حوزه توجه داشته اند در طول چند دهه گذشته ناثابت،متضاد،پیچیده و ناهماهنگ بوده است.
جامعه شناسان فرهنگی به معنای خاص کلمه که اغلب آنها از متأخران هستند دیدگاههای متفاوتی ارائه نمودند و گاهی تلاش کرده اند در آثار خود حتی از ارائه عنوان جامعه شناسی فرهنگی نیز خودداری نمایند. واقعیت آنست که علی رغم اینکه حجم مطالعات ونظریه سازی ها مربوط به فرهنگ بویژه در نیمه قرن بیستم بسیار زیاد بوده است اما بعلت سازمان یافته نبودن جامعه شناسی فرهنگی اغلب این اطلاعات به سایر حوزه های جامعه شناسی انتقال یافته است.
تعریف جامعه شناسی از دیدگاه برگر: شناخت گروههایی از مردم است که از نظر تاریخی در وضعی قرار گرفته اند که آن را کاملاً انتخاب نکرده اند( ازاین رو تا حدودی با این وضع درگیر هستند) و مبادرت به تولید، بازتولید و تغییر مفاهیم نمادینی می کنند که در آیین های زندگی آنان مطرح است. که دراین شرایط پاره فرهنگهایی شکل می گیرند که ممکن است با فرهنگ مسلط مشکل پیدا کنند.
کارکرد جامعه شناسی فرهنگ از دیدگاه بارنز و بکر در کتاب تاریخ اندیشه اجتماعی: می گویند کارکرد جامعه شناسی فرهنگ عبارت است از تعیین آهنگ حرکات فرهنگ وتحلیل عناصر تکرارپزیر و تکرارناپذیر تجلیات فرهنگی وفهم ارتباط آن تجلیات باسیر جامعه و تمدن . وآنها یادآور می شوند که فقط آندسته از مظاهر فرهنگی که نمودارالگوهای کلی فرهنگ در یک جامعه هستند می توانند توسط جامعه شناس برای شناخت همبستگی فرهنگ و جامعه استفاده شوند.
متغیر وابسته و مستقل در جامعه شناسی فرهنگی : جامعه شناسی فرهنگ به مفهوم اثباتی آن تلاش می کند اجزا یا عناصر فرهنگ را بعنوان متغیرهای وابسته و بخشهای مرتبط با ساخت اجتماعی را بعنوان متغیرهای مستقل تحت برسی و شناخت درآورد و این واقعیتی است که در اغلب مطالعات استاندارد وپژوهشهای میدانی مشاهده می شود.
در شناخت یک فرهنگ از دیدگاه جامعه شناسی در عین حال که ابعاد زیسته آن مورد توجه خاص است، هم باید اقلام فرهنگی (اجزای تشکیل دهدنده آن که همواره متغیرند) در چارچوب برسی وارد شوند و هم تنوع آن (که بر اساس صور تولید مشخص می شود) مورد شناخت قرار گیرد.
جامعه شناسی جدید فرهنگ از دیدگاه دیانا کرین: می گوید جامعه شناسی جدید فرهنگ( او جامعه شناسی را به شکل جمع بیان کرده است چراکه به تفاوت گرایشها معتقد است) به مقدار زیادی با صور گوناگون فرهنگ ثبت شده مانند(اطلاعات،تفریحات،علم،فناوری،قانون و هنر) در رابطه قرارگرفته اند. به گفته او بدون تجزیه تحلیل محتوا و آثار فرهنگ ثبت شده، ونیز عواملی که برمحتوای فرهنگ ثبت شده اثر می گذارند نمی توانیم نقش فرهنگ را درجامعه جدید درک کنیم.
هال و همکارانش ۵ منظر
فهرست
مقدمه. ۴
زمینه های موضوعی جامعه شناسی فرهنگی.. ۵
مولفه های توسعه پایدار ۱۷
عاملان توسعه پایدار: ۱۹
فرهنگ و توسعه : ۲۰
عوامل مهم و موثر فرهنگی در توسعه : ۲۱
وظایف فرهنگ در امر توسعه : ۲۲
توسعه فرهنگی و دیدگاه ها : ۲۲
توسعه فرهنگی و شاخص ها : ۲۳
امور فرهنگی ، علمی و فناوری : ۲۷
رسانه ملی و الزامات محیطی ( ملی و بین المللی) ۲۷
خلاصه مفاهیم جامعه شناسی.. ۲۹
نظریات ریتزر: ۵۲
مک دونالدی شدن.. ۵۳
جهانیشدن.. ۵۴
مصرفگرایی.. ۵۵
مارگارت آرچر. ۵۵
تأثیرپذیری و تأثیرگذاری.. ۵۸
اندیشهها و مفاهیم بوردیو. ۵۸
نقد اندیشه بوردیو. ۶۲
مفاهیم آنتونی گیدنز. ۶۲
مفاهیم میشل فوکو. ۶۴
گفتمان علوم انسانی: ۷۰
مفاهیم یورگن هابرماس.... ۷۳
مفاهیم لویی آلتوسر. ۷۵
مفاهیم آنتونی گرامشی.. ۷۷
هژمونی در نظریات آنتونیو گرامشی: ۷۹
دولت و جامعه مدنی.. ۸۰
هژمونی به عنوان آموزش و پرورش.... ۸۰
نظریه هژمونی گرامشی.. ۸۱
مفاهیم سی رایت میلز. ۸۲
مفاهیم هربرت مارکوزه ۸۵
مفاهیم رالف دارندورف... ۸۶
مفاهیم تورستن وبلن.. ۹۳
مفاهیم نوربرت الیاس.... ۹۴
مفاهیم ویلفردو پاره تو. ۹۵
مفاهیم جورج زیمل.. ۹۸
آثـار زیمل.. ۱۰۱
جامعه و فرد. ۱۰۲
کلان شهر و حیات ذهنی.. ۱۰۴
آروین گافمن.. ۱۰۵
هویت اجتماعی.. ۱۰۶
مفاهیم آلفرد شوتس.... ۱۰۶
مفاهیم ادموند هوسرل.. ۱۰۸
پدیدار شناسی.. ۱۰۹
هوسرل و پدیدار شناسی.. ۱۱۱
تعلیق حکم (اپوخه) ۱۱۲
خاتمه. ۱۱۴
مفاهیم جورج هربرت مید. ۱۱۴
مفاهیم جرج هومنز. ۱۱۶
آثار هومنز: ۱۱۷
کارل مارکس.... ۱۱۷
مفاهیم جفری الکساندر ۱۲۱
کارکرد گرایی جدید چیست؟. ۱۲۱
مفاهیم تالکوت پارسونز. ۱۲۳
کنش ارادی دلخواه اجتماع؛ ماهیت ارادی کنش.... ۱۲۴
مسیر یگانه پارسونز؛ به فراموشی سپردن سوروکین.. ۱۲۵
مفاهیم رابرت مرتون.. ۱۳۰
مفاهیم ماکس وبر. ۱۳۴
منابع.. ۱۳۶
دیدگاه خود را ثبت کنید