در این اثر کلاسیک، مارک تواین، یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکایی، به نقد اجتماعی، نژادی و انسانی پرداخته است. "آنهایی که به خدا ایمان دارند" یکی از مهمترین آثار تواین است که در قالب یک داستان داستانی طنزآمیز و در عین حال تند، مسائل حساس و پیچیدهای را در بستر یک جامعه آمریکایی قرن نوزدهم به تصویر میکشد.
در ابتدا، ممکن است این اثر به نظر ساده و کمعمق بیاید، اما درواقع، تواین با استفاده از طنز و حکایتهای پیچیده، به مسائل جدیتری از جمله طبقه اجتماعی، هویت فردی و پیشداوریهای نژادی میپردازد. این کتاب، به ویژه با پرداختن به موضوع بردهداری و نژادپرستی، به ما نشان میدهد که چگونه هویتهای انسانی در برهههای مختلف زمانی، به شدت تحت تأثیر پیشداوریها، باورهای اجتماعی و قوانین فرهنگی قرار میگیرند.
داستان کتاب در یک شهر کوچک در ایالت میزوری در جنوب ایالات متحده میگذرد، جایی که شخصیتهای مختلف با مسائل پیچیدهای روبهرو هستند. شخصیت اصلی، "پودنهد ویلسون" (Pudd'nhead Wilson)، یک وکیل و دانشمند غیرمعمول است که از نظر مردم شهر، فردی عجیب و غریب به نظر میرسد. اما وی در نهایت نقش کلیدی در حل معماها و افشای حقیقت ایفا میکند. داستان به دقت در مورد تضادهای اجتماعی و اخلاقی در جامعهای که در آن فردیت و هویت در جستجوی عدالت و حقیقت قرار دارند، کاوش میکند.
یکی از ویژگیهای برجسته این کتاب، نمایش تضاد میان طبقات اجتماعی و نژادهاست. تواین با قرار دادن شخصیتهایی از دو طبقه اجتماعی متفاوت، نشان میدهد که چگونه شرایط اجتماعی و محیطی میتوانند شکلدهنده به سرنوشت فردی باشند. داستان در حول محور تغییر هویت و معماهای پیچیدهای که در اثر اشتباهات اجتماعی و روابط خانوادگی به وقوع میپیوندند، میچرخد.
در اینجا یک فهرست از بخشهای کتاب آورده شده است:
1. بخش اول: معرفی شخصیتها
2. بخش دوم: تغییر هویت
3. بخش سوم: ماجرای قتل
4. بخش چهارم: راهحل معما
5. فصل چهارم: راههای تغییرات
6. فصل پنجم: دوقلوها شور و هیجان در دافنه بهوجود میآورند
7. فصل ششم: شنا در شکوه
8. فصل هفتم: نیفه ناشناخته
9. فصل هشتم: مارسی تام فرصت خود را له میکند
10. فصل نهم: تام خود را در خدمت دیگران قرار میدهد
11. فصل دهم: نیفه آشکار میشود
12. فصل یازدهم: کشف شگفتانگیز پودنهد
13. فصل دوازدهم: شرمساری قاضی دریکسل
14. فصل سیزدهم: تام به ویرانی نگاه میکند
15. فصل شانزدهم: راکسی اصلاحات را درخواست میکند
16. فصل هفدهم: دزد دزدیده میشود
17. فصل بیستم: به فروش در میآید
18. فصل بیستویکم: پیشبینی قاضی
19. فصل بیستودوم: راکسی فرمان میدهد
20. فصل بیستوسوم: پیشبینی محقق میشود
21. فصل بیستوچهارم: قاتل میخندد
22. فصل بیستوپنجم: سرنوشت
23. نتیجهگیری
دیدگاه خود را ثبت کنید