📕 یک مشت خالی از زندگی
📌خلاصه داستان :
داستان درباره دکتری به نام مهراد هست که در زمان دانشجویی با دختری پونزده ساله ازدواج میکنه و سریع بچه میارن الان چهارده سال گذشته و مهراد ساغر رو هم سطح خودش نمیدونه .در این میان ساغر با مردی به نام کسری اشنا میشه.البته رابطه خاصی نداره.مهراد میفهمه و طوفان شروع میشه.در این میان دختر اتیش پاره شون ترلان حسابی شر به پا میکنه. این کتاب پر از نکات روانشناسی عالیه و کتاب رو زمین نمیتونین بزارین.
تعداد صفحات : ۳۹۵
دیدگاه خود را ثبت کنید