“جان اف . ولش Jack Welch متولد 1935 ایالت ماساچوست آمریکا، ابتدا به عنوان یک مهندس شیمی وارد شرکت جنرال الکتریک شد. بعدها او در سمت مدیر عامل این شرکت به مدت 20 سال (2001-1981) در این شرکت رهبری کرد و در اثر تلاشهای او ارزش شرکت جنرال الکتریک از 13 میلیارد دلار به صدها میلیارد دلار ارتقا پیدا کرد.”
تردیدی نیست که جک ولش در مدرسه، در دانشگاه و در شرکتهای پیشتاز جهان جک ولش شد. او در جامعه ای جک ولش افسانه ای شد که در آن تولید یعنی خدمت ، یعنی افتخار. و پیشتاز بودن یعنی همه چیز. در چنین فضاهایی است که مدیران، کارگران و کارآفرینان متولد می شوند و بالنده.
مهارتهای رهبری جک ولش در دنیا به عنوان درس و الگو تدریس میشود. در ادامه 25 نکته رهبری را از قول او بخوانید:
درس یک : رهبری کنید
واقعیت این است که مدیران با دستورات عجیب و غریب خود کارها را پیچیده می کنند. شما رهبری کنید. رهبران الهام میبخشند. دقت داشته باشید که این نکته دقیقا در امتداد اصل تفویض اختیار و باز کردن دست زیر دستان برای تصمیم گیری به موقع و پرهیز از بروکراسی است.
رهبران افرادي هستند كه با يك دورنماي واضح از چگونگي بهتر انجام دادن كارها الهام بخش ديگران هستند.
«چيزي كه ما به دنبال آن هستيم وجود رهبراني در هر سطح از سازمان است كه بتوانند به كارمندان انرژي و انگيزه لازم را بدهند، به آنها انگيزه لازم را بدهند و الهام بخش باشند تا اينكه آنها را سست كنند، افسرده سازند و مدام كنترل نمايند.»
درس 2- كمتر مديريت كنيد
ما با ديدن افرادي كه كارهايشان را بدون اينكه مديريت به آنها چيزي گفته باشد انجام ميدهند، شگفتزده ميشويم. در اقتصاد دانشمحور ، افراد بايد خود تصميماتشان را بگيرند. مديريت كمتر، بهتر مديريت كردن است.
نظارت، كنترل و بوروكراسي شديد روح رقابتپذيري شركت را ميكشد. مديران ضعيف قاتلان تجارت هستند، آنها قاتلان مشاغل هستند شما نميتوانيد اعتماد افراد را مديريت كنيد. كار شما اين است كه تصوير بزرگ (دورنما) را ببينيد. سعي نكنيد بر همه مديريت كنيد. گرفتار جزئيات نشويد طوري كه جزئيات ذهن شما را پر كند، بلكه كاري كنيد كه ديگران براي تحقق دورنماي شما فعاليت كنند. اطراف خود را با انسانهاي بزرگ پركنيد و به آنها اعتماد داشته باشيد تا آنها به بهترين نحو در سازمان شما تاثير مثبت بگذارند.
درس 3- چشم انداز بسازيد
رهبران با يك دورنماي مناسب از چگونگي انجام بهتر كارها الهام بخش ديگران هستند. رهبر خوب يك دستورالعمل قدم به قدم براي كارگران تهيه نميكند. بهترين رهبران كساني هستند كه ايدههاي جديد خلق مينمايند و چشم اندازی ايجاد ميكنند كه الهام بخش ديگران براي انجام كارها است.
درس 4- سادهسازي كنيد
ساده انگاشتن مسائل يكي از كليدهاي تجارت است. «پيامهاي ساده راحتتر انتقال مييابند، طرحهاي سادهتر راحتتر به بازار راه مييابند و حذف درهمريختگي، تصميمگيري سريع را ممكن ميسازد.»
درس 5- كمتر رسمي باشيد
شما اكنون بايد درك كنيد چقدر اهميت دارد كه نوعي حالت غيررسمي بودن را در سازمان حفظ كنيد به طوري كه مانند يك كلاس آموزشي باشد تا در آن به راحتي بتواند عقايد مورد علاقه رييس را به چالش طلبيد.
درس 6- به ديگران انرژي بدهيد
رهبري واقعي از كيفيت دورنماي شما و توانايي شما در تشويق ديگران براي نمايش عملكرد خارقالعاده سرچشمه ميگيرد. يكي از كليدهاي تبديل شدن به يك رهبر بزرگ در تجارت اين است كه بتوانيم كاري كنيم كارمندان از انجام كارشان لذت ببرند. اما اكنون ميدانيم كه بهرهوري واقعي و نامحدود از كجا نشات ميگيرد. سرچشمه اصلي بهرهوري، تيمي از افراد هستند كه رقابتپذيري، آزادي عمل دارند، پر از انگيزهاند و به آنها پاداش درخور تعلق ميگيرد.
درس 7 – با واقعيت روبهرو شويد
با واقعيت روبهرو شويد و سپس با قاطعيت عمل كنيد. اغلب اشتباهات رهبران از اين ناشي ميشود كه نميخواهند با واقعيت روبهرو گردند و سپس در مورد آن دست به اقدام ملي بزنند. روبهرو شدن با واقعيت اغلب به معني گفتن و انجام دادن چيزهايي است كه مورد پسند همه نيستند، اما فقط با دست و پنجه نرم كردن با واقعيت است كه شرايط ممكن است بهتر شود.
درس 8 – به تغييرات به عنوان يك فرصت نگاه كنيد
بزرگترين واقعيت در دنياي تجارت، تغيير است، «تمايل به تغيير يك توانايي است، حتي اگر به اين معني باشد كه براي مدتي قسمتي از سازمان را در سردرگمي غوطهور كنيم… آمادگي در مقابل تغييرات هم روحيهبخش است و هم مفرح.»
درس 9 – افكار خوب را از ديگران دريافت كنيد
افكار جديد شريان حياتي تجاري هستند. «امروزه پنداشت مفيد اين است كه كسي، در جايي يك ايده بهتر دارد و اين لازم است كه بفهميم چه كسي ايده بهتري دارد، آن را ياد بگيريم و به سرعت آن را به كار ببنديم.»
درس 10- پيگيري كنيد
در مورد تمام كارها پيگير باشيد. پيگير بودن يكي از معيارهاي كليدي براي موفقيت در يك تجارت است. استراتژي پيگيري كارها در تجارت راه را براي موفقيت سازمان شما هموار ميكند.
درس 11 – از شر بوروكراسي خلاص شويد
راه مهار قدرت افراد اين است كه «آنها را آزادتر بگذارند، وظايف غيرضروري مديريتي را از دوش آنها برداريد، قيد و بندهاي بوروكراسي را از پاي آنها باز كنيد و موانع مربوط به وظايفشان را از پيش روي آنها برداريد.»
درس 12 – مرزها را حذف كنيد
به منظور اطمينان يافتن از اينكه افراد براي رسيدن به غيرممكنها آزاد هستند، شما بايد هر چيزي را كه راه آنها را سد ميكند از ميان برداريد. «بيمرزي»، يك سازمان باز و فاقد بوروكراسي و يا هر چيز ديگري را كه از جريان آزاد افكار، افراد و تصميمات و … جلوگيري ميكند، در بر ميگيرد. غيررسمي بودن، لذت بردن از انجام كار و سرعت، صفات بارزي هستند كه در يك سازمان بدون مرز يافت ميشوند.»
درس 13- به ارزشها اولويت دهيد
زياد بر روي اعداد تمركز نكنيد. «اعداد دورنماي سازمان نيستند، اعداد محصولات سازمان هستند.» بر روي ارزشهاي زيباي ساختن يك تيم، اشتراك عقايد و انگيزه دادن به ديگران تمركز كنيد.
درس 14- رهبر تربيت كنيد
رهبراني تربيت كنيد كه چهار صفت بارز رهبري (E4) را داشته باشند. انرژي، انرژي دادن، برش و اجرا، همچنين رهبراني كه بر ارزشهاي منسجم ساختن يك تيم، اشتراك عقايد و انگيزه دادن به ديگران تمركز كنند.
درس 15- فرهنگ يادگيري را خلق كنيد
شركت خود را تبديل به يك سازمان يادگيرنده كنيد تا جريان آزاد تبادل افكار و ارتباطات آغاز گردد. «مزيت رقابتي يك شركت اين است كه تمايل و توانايي يادگيري مستمر از هر منبعي و هر جايي و بهكارگيري سريع آن را داشته باشد.»
درس 16 –همه را به كار بگيريد
تجارت درباره به كارگيري هوش و توانايي همه افراد است، راه انجام اين كار دادن آزادي و مسئوليت بيشتر به افراد است.
درس 17- به هر كس در تيم يك نقش بدهيد
مديران بايد ياد بگيرند تا در قالب يك تيم كار كنند. مديران مياني مجبورند تا عضو تيم شوند و نقش مربي را بر عهده بگيرند. با مديراني كه نميخواهند در قالب تيم قرار بگيرند، برخورد كنيد.
درس 18- گسترش دهيد
اهداف را گسترش دهيد. «ما دريافتيم كه با رسيدن به اهدافي كه غيرممكن به نظر ميرسيدند، ما در واقع غيرممكن را انجام دادهايم، وقتي ما كاملا به هدفمان نرسيم، كارمان را با رسيدن به چيزي بيشتر از آنچه در غير اين صورت انجام ميداديم، به پايان رساندهايم.»
درس 19- به افراد اعتماد به نفس بدهيد
نيروي كاري تربيت كنيد كه داراي اعتماد به نفس باشد. اعتماد عنصر حياتي هر سازمان يادگيرنده است. نسخه درمان براي پيروزي، سرعت، سادگي و اعتماد به نفس است. افرادي كه اعتماد به نفس دارند آماده پذيرش عقايد خوب فارغ از منبع آن ميباشند و تمايل دارند كه آنها را با ديگران سهيم شوند. «همانطور كه سرعت برگرفته از سادگي است، سادگي بر پايه اعتماد به نفس است.»
درس 20- تفريح داشته باشيد
تفريح بايد يك عنصر اصلي در استراتژي شما باشد. هيچ كس نبايد كاري انجام دهد كه از آن لذت نميبرد. اگر شما هر روز صبح پرانرژي از خواب برنميخيزيد و براي مقابله با چالشهاي پيشرو انگيزه نداريد ميتوان نتيجه گرفت كه شما در يك مسير و شغل اشتباه قرار داريد.
درس 21-شماره 1 يا 2 باشيد
«وقتي شما در بازار شماره 4 يا 5 باشيد، هنگامي كه شماره 1 عطسه ميكند شما ذاتالريه ميگيريد. وقتي شماره يك باشيد، سرنوشتتان در دست خودتان است. شماره چهارها همواره در خطر نابودياند. آنها اوقات سختي را ميگذرانند. جنرال الكتريك بسياري از اين شماره يكها را دارد.»
درس 22- كيفيت هميشگي
«ما نه تنها ميخواهيم دورنماي رقابت را به واسطه بهتر بودن از رقبايمان دگرگون سازيم، بلكه اين كار را به نوعي ديگر و با بالا بردن سطح استانداردهاي كيفيت، انجام دهيم. ما ميخواهيم كيفيتي خاص و ارزشمند براي مشتريان و پراهميت براي موفقيتشان ارائه دهيم تا محصولاتمان تنها گزينه ارزشمند واقعي براي انتخاب باشند.»
درس 23- همواره بر روي نوآوري تمركز كنيد
« شما مجبوريد تا بر نوآوري و ظهور رقباي جديد تمركز كنيد. شما مجبوريد با هزينه كمتر محصول بيشتري توسط سرمايههاي خود توليد كنيد. از افزايش متناوب هزينهها اجتناب كنيد و در جستجوي يك جهش و پيشرفت سريع و بزرگ باشيد.» اكنون اصول بنيادي بايد شامل آموزش و اطلاعات بيشتر، سرعتهاي بالاتر و تكنولوژي پيشرفتهتر براي توليد باشد.
درس 24- سرعت هميشگي
سرعت همه چيز است، سرعت عنصر ضروري براي رقابتپذيري است. «سرعت، سادگي و اعتماد به نفس به شدت در هم تنيدهاند. با سادهسازي سازمان و تزريق روحيه، شما بنيان سازماني را پايهريزي كردهايد كه سرعت را در تار و پود شركت وارد كرده است»
درس 25- مانند يك شركت كوچك رفتار كنيد
شركتهاي كوچك مزيتهاي رقابتي بزرگي دارند. آنها منظم، ساده و غيررسمي هستند. آنها با علاقه شديد به كارشان و به سخره گرفتن بوروكراسي پيشرفت ميكنند. شركتهاي كوچك به وسيله فكرهاي خوب رشد ميكنند. بدون توجه به اين كه آن فكر از كجا آمده، آنها به همه احساس نياز ميكنند، همه را به كار ميگيرند و افراد را بر اساس تاثيرشان در كسب پيروزي ارتقا ميدهند و يا حذف ميكنند. شركتهاي كوچك رؤياهاي بزرگ دارند و از شكست نميهراسند.
دیدگاه خود را ثبت کنید