معنی صفحه ۸۲ فارسی نهم
۱-نقل است آن شب که رابعه در وجود آمد، در خانه ی پدرش چندان جامه نبود که او را در آن بپیچند و چراغ نبود.
۲ پدر او را سه دختر بود. رابعه، چهارم بود. از آن، رابعه گویند. پس عیال با او گفت: «به فلان همسایه رو و چراغی روغن بخواه».
معنی: ۱- روایت کردهاند شبی که رابعه به دنیا آمد ، در خانهی پدر او ، آن مقدار لباس نبود که رابعه را در آن قرار دهند و چراغی هم در خانه وجود نداشت.
۲-پدر او سه دختر داشت و رابعه ، چهارمین دختر بود. به این علّت ، به او رابعه میگویند ؛ همسرش به او گفت: « به خانهی فلان همسایه برو » و روغن به اندازه یک چراغ بگیر.
واژه های مهم:
نقل است: گفته شده است
در وجود آمد: به دنیا آمد
جامه: لباس
چندان: آن اندازه
دیدگاه خود را ثبت کنید