کتاب حاضر جمع آوری مطالب شاخص چاپ شده در مورد شهید سلیمانی است. درحقیقت، برای نگارش این اثر بیش از ۵۲۲۲ صفحه کتاب مطالعه شده و سخنرانی ها و بیانات سردار و خاطرات نزدیکان و همکارانشان گزینش شده است.
در گزینش مطالب نه تنها نوشتار موردپسند مؤلف آمده است، بلکه در چینش مطالب، عقیده و نظر برخی از اهل مطالعه و اهل فن نیز لحاظ شده است. بنابراین، کتاب ژنرال گلچین کتاب های موجود در بازار از سردار سلیمانی است و نه همه آن ها.
آن شب، پیش من ماند. با یک یک برادران تماس گرفتیم و توانستیم حدود شصت فرمانده میدانی تأمین کنیم. بعضی هایشان، برادرانی بودند که در جبهه های
سوریه بودند. به آنها گفتیم « بروید فرودگاه دمشق ». برخی از برادران هم در لبنان بودند که از خواب بلندشان کردیم و از خانه هاشان بیرون آوردیم شان؛ چون حاجی گفت: «می خواهم آنها را با همان هواپیمایی که خودم میروم، ببرم» نماز صبح رفتند دمشق. هواپیمای حاج قاسم، وقتی دمشق را ترک می کرد، حدود شصت فرمانده میدانی حزب الله همراهش بودند.
شش ماه پس از قضیه اربیل، نوبت عملیات در جلولا و سعدیه رسید. در آنجا هم حاج قاسم، پیشتاز میدان بود. جلوتر از همه حرکت می کرد. می دیدم که با چه شور و شوقی تلاش می کند. برایش مهم نبود آسیب دیده، کرد، عرب، شیعه، سنی یا مسیحی است؛ برای همه دل می سوزاند. برایش مهم، نجات مظلوم و مبارزه با دشمنی بود که یک ملتی را آواره کرده بود.
مردم سنی و مسیحی کردستان، این محبت را دیدند؛ فهمیدند. آمریکا حتی به مسیحی کردستان هم رحم نمی کند. همه دیدند کسی که می آید،می ایستد و برای مردم کردستان سینه سپر می کند و آنها را نجات می دهد، حاج قاسم است؛ تا جایی که یک کرد عراقی به من گفت: اگر ایران نبود، اگر قاسم سلیمانی نبود، ما ناموس نداشتیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید