به نام مهربانترین
قلم در دست میگیرم زنده میکنم یاد ها را
میخواهم بگویم و بنویسم از پایه اول کدام معلمم حال دلم را خوب کرده است از پایه اول تا نهم معلم های زیادی داشتم و اسم تک تک شان را در یاد دارم.
هیچ وقت معلم های که در حقم بد کردن را فراموش نمیکنم.
طی این چند سالی که درس میخوانم در یاد ندارم کسی بهم قوت قلب داشته باشه.
شش سال در مدرسه بشارت درس خواندم معلم نبود که کلاسش متفاوت باشد چرا چرا اینو بگم کلاس ما روز های که با کلاس بغل دستی عوض میکردیم متفاوت بود فقط همین و بس.
✍🏼پایه هفتم رفتم مدرسه چمران که در آنجا خیلی ضعیف شدم خیلی از همه چی اون مدرسه بدم میآمد وقتی امتحان خرداد دادیم حدود ۲۰ نفر قبول شد از ۳۵۰ نفر با خودم گفتم بخدا من نابود میشم خیلی دلم به حال خودم سوخت برای دلخوشی معلمی هم نبود کلاسش جذاب باشه کلاس تکراری تکراری حوصله آدم سر میرفت.
تابستان سال ۱۴۰۰ بود که مدیر مدرسه به خانوادهام زنگ زدن گفتن به مدرسه تشریف بیاورید رفتیم مدرسه مدیر گفت کیانوش علاقه به درس خواندن داری؟ منم با اطمینان گفت آره از ته دل درس خواندن را دوست دارم در دل خودم گفتم ولی که حیف امسال هر ثانیهاش سالی بود مدیر مدرسه آقای شریفی گفت مدرسهای هست در خیابان شهدا به اسم دانشور معلم های خوبی دارند مدرسه خوبی است گفت میری گفت آره پروندهام را بردم به مدرسه دانشور خیلی با محیط آشنا نبودم گذشت و گذشت...
دیدگاه خود را ثبت کنید