💫رمان: #بانوی_گندم_زار
💫نویسنده: #پرستو_مهاجر
💫ژانر: #عاشقانه
#توصیه_میشود 👌
💫صفحات: 392
💫خلاصه:
نقش میزنم در نقش، نامم ترمه ، نقشم از عشق است، با تمام وجودم نقش میزنم، تو اما نقشم را نمی پسندی و تا میزنی و گوشه گیرم می کنی... نقاش باش و خودت طرحم بزن
بانوی گندم زار راوی قصه ی عشق و سر خوردگی های آن است، راوی فرار کردن از تمام سر خوردگی ها، برای یافتن ذره ایی آرامش می گریزد اما باز گوشی می شود برای شنیدن یک عشق و یک سر خوردگی دیگر، می شود گوش شنوای قصه ی دختری از جنس عشق و مردی از جنس انتقام، انتقامی سخت، عشق آیا نرم می کند مردی از جنس انتقام را یا نه؟!
بانوی گندم زار راوی، سرخوردگی از مردی مغرور و نفوذ ناپذیر است و شکستن دل دختری که سخت عاشق و قربانی ما جرایی است
سر خورگی ها، غرور ، انتقام، اشک های شبانه، پایان می پذیرد یا نه؟
همراه باشید با یک روایت عاشقانه ی دیگر...
بانوی گندم زار
┄┅┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄┅┄✮
دیدگاه خود را ثبت کنید