داستان همیشگی
ایوان گانچاروف
فرمت فایل: PDF
داستان همیشگی قصه پسر ۲۰ ساله روستایی به نام الکساندر آدویف است. تک پسرِ لوسِ مادری احمق. مادر بیوهای که پسرش را با ناز و نوازش بزرگ کرده و او را برای زندگی در شهر (سنت پیترزبورگ) راهی میکند. الکساندر چیزی درباره زندگی در شهر نمیداند اما ما میدانیم که او در زندگیاش فقط شعر سروده و به خاطر نوشتههایش در روستا نام و اعتباری هم داشته است. در بدو ورود به شهر با اکراه از سوی عمویش پذیرفته میشود. در اولین ملاقات ما با پیوتر، او غرق مطالعه نامهای است که ادعا میکند از طرف کسی نوشته شده که با والدینش دوستی و رفاقتی دیرینه داشته است. چند صفحه قبل البته میخوانیم که پیوتر نامهای را به چهار قسمت پاره کرده و آن را در سطل آشغال زیر میزش میریزد!
دیدگاه خود را ثبت کنید