فرمت فایل pdf
تعداد صفحات ۱۹۶ صفحه
حجم فایل ۳ مگابایت
زبان 😛 فارسی
مدت زیادی است که هدفم برداشتن پردهی ابهام از مسائل متافیزیکی است- منظورم این است که قصد دارم برخی مفاهیم را که برای بیشتر مردم گنگ و نامفهوم است ساده کرده و در اختیار همگان قرار دهم. چرا باید مسائل مهمی که بشریت نیاز دارند آنها را بیاموزند اینقدر پیچیده و رمزآلود باشد؟
قبل از هر چیز از شما میخواهم قلبتان را به روی موضوعاتی که در این کتاب دربارهی آنها بحث خواهم کرد، باز کنید. اگر تاکنون جزو افرادی بودید که فقط در دایرهی امنتان احساس راحتی میکردید و پا از آن بیرون نمیگذاشتید- خب سعی کنید دیگر اینطور نباشید. در عوض، جرأت تجربیات جدید را داشته باشید. خودتان را محدود به چیزهایی که با آنها راحت هستید نکنید. تکتک ما این ظرفیت فوقالعاده را داریم که بتوانیم انسان بودن را به تمام و کمال تجربه کنیم، و میخواهم بدانید که میتوانیم این کار را بهراحتی انجام دهیم. تنها اقدام لازم این است که توجهمان را از روی آن یک درصد بُعد جسمی برداشته و معطوف بُعدی کنیم که در زندان جسم محصور شده است. با این کار پی میبریم که همهی ما چیزی فوقالعاده عظیمتر در اختیار داریم.
کتابی نوشتهام به اسم شما آن را میبینید وقتی که به آن باور دارید، من از ته قلب با این مفهوم موافقم. اگر فقط چیزهایی را که میبینید باور کنید در آن صورت محدود به ظواهر میشوید. اما اگر به این درک برسید که آن را میبینید وقتی که به آن باور داشته باشید، آنگاه میدانید که در پس هر موجود زندهای در جهان هستی هوشی نهفته است. وقتی به فراتر از آنچه دیگران میبینند نگاه کنید، ناگهان معجزهها نمایان میشوند، و شما را شگفتزده میکنند. به جایی میرسید که خیلی بیشتر از چیزهایی میشوید که به آنها چسبیدهاید. شما چیزی فراتر از این جسم و حواس پنجگانهی آن هستید، موجودی خیلی عظیمتر و الهیتر.
بیدار شدن چه مفهوم شگفتانگیزی است. مثل این است که شب در خواب باشید و خواب ببینید- تنها راه برای اینکه بدانید دارید خواب میبینید این است که بیدار شوید. آنگاه میبینید در دنیایی کاملا متفاوت با تجربیاتی کاملا متفاوت زندگی میکنید. ما هم از چنین چیزی صحبت میکنیم. در طی روند بیداری، به عقب و به "رؤیایی" که تا کنون در آن به سر میبردید نگاه میکنید. از کجا بدانید که دارید به بیداری میرسید و یک هشیاری برتر زندگیتان را در بر میگیرد؟ خب، به نظر میرسد مراحلی را پشت سر میگذارید که ربطی هم به سن و سال، جنسیت، شغل، یا هر چیز بیرونی دیگر ندارند.
در مرحلهی نخست، دیدتان عوض میشود. نابخردیهای بشریت را آشکارا میبینید: مردم را میبینید که چطور خود را با باورهای قدیمی محدود کردهاند، همهی آن قوانینی که نسل به نسل منتقل شدهاند، که دیگر از ارزش افتادهاند ولی مردم هنوز به آنها چسبیدهاند. این را حتی در خودتان هم میبینید که چطور قوانینی را که دیگر کاربردی ندارند سرلوحهی خود قرار دادهاید، قوانینی که دیگران به شما تحمیل کردهاند. اما دیگر تعصبی نسبت به آنها ندارید. قضاوتشان نمیکنید و وابسته به آنها نیستید؛ بلکه فقط مشاهدهشان میکنید.
چیزی شگفتانگیزتر از این نیست، همین بینش جدیدی که در خود ایجاد میکنید. مثلاً به این بینش میرسید که لازم نیست همیشه حق با شما باشد. شما با افرادی روبرو میشوید که عقایدی متضاد با عقاید شما دارند، به جای اینکه با آنها بجنگید یا تلاش کنید آنها را متقاعد کنید مثل شما فکر کنند، با خود میگویید، خب آنها حالا در این سطح از آگاهی هستند. اینجا هم قضاوتی در کار نیست؛ فقط مشاهده میکنید.
نسبت به همهی موجودات زنده احساس دلسوزی میکنید، که این امر ممکن است در اوایل روند بیداری برایتان سخت باشد. به موجودات دیگر عشق میورزید مثل همان عشقی زمانی بعنوان یک کودک شاد و خوشحال نسبت به خود داشتید. این عشق را حتی به کسانی که به ظاهر دشمن یا رقیبتان هستند حس میکنید- چون دیگر مثل گذشته فکر نمیکنید. در روح تکتک موجودات الوهیت را میبینید و نمیخواهید به کسی یا چیزی آسیبی برسد. این حس مهربانی بخش بزرگی از روند بیداری است.
یکی از کلیدهای بزرگ بیداری این است که اکنون شما خود را فردی بدون برچسب مییابید. دیگر نیاز ندارید خود را از طریق شغل، وضعیت تأهل، یا میزان پولی که دارید معرفی کنید...اصلاً خودتان را معرفی نمیکنید. برچسبهایی که پیشتر روی خودتان میزدید- من یک فارغالتحصیل دانشگاه، یک استادکار، یک همسر، یک پدر، یک مرد هستم- دیگر کاربردی ندارند. در عوض تشخیص می دهید که هیچ یک از اینها نیستید.
همچنین شما دیگر به مشکلات، سختیها و موانع مثل سابق نگاه نمیکنید. در عوض به آنها به چشم فرصتی برای تغییر جهت انرژی نگاه میکنید، با خود میگویید، میدانم این مشکل هم مثل مشکلات دیگر برطرف خواهد شد. اگر بتوانم از پس آن بر بیایم، برای من فرصتی است که ببینم در درونم چه میگذرد.نکتهی دیگری که در بیداری متوجه آن میشوید چیزی است که من اسمش را "در یک دم" گذاشتهام. یعنی در یک دم آنچه را که پیشتر برایتان گنگ و نامفهوم بود درک میکنید. گویی حال که قلب خود را باز کردهاید، این گشودگی باعث میشود چیزهایی تجربه کنید که هرگز تجربه نکردهاید.
من این را در زندگی خودم به عالیترین شکل تجربه کردهام. هرچه پیشتر میروم به این پی میبرم دقایقی که مطالعه میکنم، مینویسم، نقاشی میکنم یا صرفاً روی افکارم کار میکنم بهترین اوقات من هستند. رفتن به سینما و شام خوردن در رستوران در شبهای جمعه، یا هر کار دیگری که مدتها بخشی از زندگیام شده بودند دیگر برایم جذابیت ندارند. اما هر گاه لازم باشد به عقب برمیگردم و به آن روزها نگاه میکنم، چرا که اگر آنها را پشت سر نمیگذاشتم اکنون اینجا نبودم.
وقتی به بیداری میرسید روابطتان هم به وضوح تغییر میکنند. برخی از آنها عمیقتر میشوند، و تعدادشان به طرزی محسوس محدود میشود. حس میکنید نیازی نیست تمام مدت اطرافتان شلوغ باشد، در نتیجه دایرهی دوستان و آشنایانتان را کوچکتر میکنید. با افراد محدودی در ارتباط هستید که لزوماً هم با شما همعقیده نیستند، بلکه فقط هستند. به جمعهای کوچکتر تمایل بیشتری دارید، چون دیگر تحمل جمعهای شلوغ را ندارید. ممکن است تنها یک یا دو دوست صمیمی داشته باشید، و علتش این است که در حال استحکام رابطهتان با خودتان هستید و خود را بخشی از یک کل بزرگتر و کاملتر میبینید. به همین دلیل، حریم خصوصی مهمترین اولویتتان میشود. نیاز به تنها بودن و همیشه در جمع نبودن بسیار اهمیت پیدا میکند.
وقتی به بیداری میرسید شما بابت هر آنچه که اکنون و اینجا دارید سپاسگزار هستید. به نداشتههایتان فکر نمیکنید. دیگر هویتتان را این سؤال تعیین نمیکند که چه چیزهایی را و از چه راهی میتوانم بدست بیاورم؟ بلکه سؤال این است، چگونه می توانم از درون احساس آرامش کنم و به دیگران هم کمک کنم به آرامش برسند؟ چه خدمتی از دستم برمیآید؟ تنها چیزی که دارید عشق است و وقتی که شروع به بخشیدن آن میکنید، میبینید هر چه که خواهان آن بودید به قدر کافی در اختیارتان قرار میگیرد. این به این خاطر است که میدانید قرار نیست همه چیز داشته باشید- شما خود آن "همه" هستید. شما هماهنگی هستید. آرامش هستید. عشق هستید. بیداری هستید.
مورد دیگری که به آن پی میبرید این است که مسیر بیداری یک راه یکطرفه است که شما دیگر از آن برنمیگردید. ممکن است فکر کنید میتوانید این راه را برگردید اما دوباره شما را پیدا میکند. اکنون شما آمادهی پذیرش آن الوهیت، عظمت و کمال حقیقی هستید، و از آنجائیکه مطابق با هشیاری برترتان عمل میکنید، فقط نیکیها را به سمت خود جذب میکنید.
همانطور که میبینید، روند رسیدن به بیداری بسیار قدرتمند است. این امر منجر به رسیدن به سطح بالایی از بیداری معنوی، و سپس روشنگری میشود. حال که میدانید در این راه به دنبال چه هستید، بیایید سفر شگفتانگیزمان را آغاز کنیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید