عنوان کتاب: آدم های ناباب
مجموعه داستان کوتاه
نویسنده: هاینریش بل
مترجم: شهلا حمزاوی
تعداد صفحات کتاب: 177 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 17.94 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
هاينريش بل کتابی مستقل با نام آدم های ناباب ندارد. کتاب حاضر شامل برخی از داستانهای این نویسنده است که توسط مترجم جمعآوری شده.
فضاسازی داستانها مانند کتاب عقاید یک دلقک از جریان سیال ذهن پیروی نمیکند؛ ولی در عوض قلمی به شدت گیرا و عمیق و در عین حال قابل فهم و سادهای دارد، چیزی که به جز بل در آثار کمتر نویسندهای میتوانید پیدا کنید…
آثار هاينريش بل تا زيادی تحت تاثیر جنگ جهانی قرار گرفته است. نویسنده کتاب آدم های ناباب در سال ۱۹۱۷ میلادی، در شهر کلن متولد شد. وی در حالی که ۲۲ سال سن داشت، به جنگ فرا خوانده شد و تا پایان جنگ در جبههها باقی ماند. این نویسنده در سالهای پایانی جنگ به اسارت نیروهای متحد درآمد و مدتی را در اردوگاه اسیران جنگی در امریکا سپری کرد.
در داستانی از کتاب آدم های ناباب آمده: در فامیلی بزرگ، از قدیم تاکنون، همیشه شخصی وجود داشته که بدون اشتغال به کاری در حال گذران روزگار است و از راه مهمان شدن در خانه سایر افراد فامیل و قرض گرفتن پول از این و آن زندگی میکند. و اکنون آخرین شخص ناباب فامیل «دایی اوتو» است که سرانجام به علت تصادف با یک تریلی از پا درمیآید. جانشین او، برادرزادهای است که خانواده به هیچ عنوان از این که وارث چنین میراثی شده شادمان نیستند.
اما او خود، کاملا راضی است و سعی دارد همانند دایی اوتو رفتار کند و از همین حالا در پی یافتن وارثی مناسب و تربیت وی برای انجام وظیفهاش در آینده است. داستان مذکور تحت عنوان آدم های ناباب یکی از 23 داستان کوتاه مجموعه حاضر است. عناوین برخی دیگر از داستانهای کتاب عبارتاند از: دانیل در جست و جوی عدالت؛ در تاریکی؛ چهرة غمگین من؛ باید کاری کرد؛ پای گرانبهای من؛ جدایی؛ و زمانی که جنگ به پایان رسید.
شاید یکی از عجیب ترین میانپرده های زندگی من زمانی بود که به استخدام کارخانه آلفرد وونزیدل در آمدم. اصولاً در سرشت من میل به اندیشیدن و بی تحرکی بیش از میل به کار و فعالیت بوده است؛ اما به دلیل مشکلات اقتصادی مزمن بارها ناچار به پذیرش به اصطلاح شغلی شده ام ـ گو این که تفکری از بیکاری نافعتر نیست – به هر حال وقتی یکبار دیگر خود را با مشکلاتی از این دست رو به رو دیدم، به اداره کاریابی متوسل شدم.
در آنجا مرا با هفت تن دیگر از ستم دیدگانی چون خودم به کارخانه و ونزيدل فرستادند تا شایستگی و صلاحیت ما را مورد آزمون قرار دهند. نمای بیرونی کارخانه به قدر کافی در من شک و تردید برمی انگیخت: ساختمان کارخانه سراسر از آجرهای شفاف بود و نفرت من از ساختمانهای روشن و اتاقهای پرنور دست کمی از میزان تنفرم از کار کردن ندارد ـ به محض ورودمان با صبحانه از ما پذیرایی کردند.
صبحانه آن هم در فضای روشن و فرح بخش چایخانه پیشخدمت های جذاب و خوش برو رو برایمان تخم مرغ، قهوه، نان برشته و آب پرتقال در تنگهای خوش طرح آوردند. در آکواریومهای دور و بر ماهیهای طلایی صورتهای کسل خود را به دیواره های سبز کمرنگ میساییدند. پیشخدمتها در چنان فضای دلچسبی طوری شاد و سرحال بودند که به نظر من تنها اراده قویشان سبب میشد که در طول روز زیر آواز نزنند. (ص87 آدم های ناباب)
درست مثل مرغی که آماده تخم گذاشتن باشد، از خوشی آماده سر دادن آواز بودند. در هر صورت من خیلی زود متوجه مطلبی شدم که هم قطاران ستمدیدهام ملتفت آن نشده بودند. صرف صبحانه بخشی از آزمون ما بود؛ به این ترتیب من در کمال ادب درست مانند آدمهایی که میدانند به بدن خود چه مواد غذایی با ارزشی میرسانند، شروع به خوردن کردم. اول آب پرتقال را با معده خالی نوشیدم.
به قهوه و تخم مرغ و نان برشته دست نزدم، کاری که در شرایط دیگر هیچ نیرویی قادر نبود مرا از انجام آن بازدارد؛ بعد در حالی که وانمود میکردم آماده انجام هر کاری هستم، به قدم زدن در چایخانه پرداختم. در نتیجه اولین کسی بودم که به داخل اتاقی دیگر راهنمایی شدم. در آنجا پرسشنامهها را روی میزهای زیبا پخش کرده بودند. رنگ سبز دیوارها باید بی اختیار کلمه «دلپذیر» را بر لب شیفتگان تزیینات داخلی جاری می ساخت…
نویسنده کتاب آدم های ناباب در نخستين آثارش به شدت جنگ را مورد انتقاد قرار داد و سعی کرد تجربیات تلخ دوران جنگ، یاس و نا امیدی سربازان و بدبختی مردم چه قبل و چه بعد از آن را با بیانی احساسی به تصویر بکشد. به تدریج بل در آثارش به تجزیه و تحلیل عواقب جنگ پرداخت و اغلب با دید کاملاً منتقدانه به آلمان مدرن و ارزشهای مادی جامعه بعد از جنگ نگریست.
شاهکار او «عقاید یک دلقک» که در سال ۱۹۶۳ میلادی، یعنی ۱۸ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم به رشته تحریر در آمده است، در واقع تصویری از الگوهای رایج در جامعه آلمان مدرن معرفي ميكند که به شدت ناخوش آیند و زشت نشان داده شده. سال١٩٧٢ میلادی، جایزه ادبی نوبل به این نویسنده تعلق گرفت. وی پس از دریافت این جایزه، اندکی از شدت کار خود کاست و عدهای معتقدند قدرت نویسندگیاش تحلیل رفت.
نویسنده کتاب آدم های ناباب در طول عمر ۶۹ ساله خود، ۱۵ مجموعه داستان، رمان و خاطره نویسی خلق کرد که اکثر آنها به زبان فارسی ترجمه شدهاند.
دیدگاه خود را ثبت کنید