مقدمه :
روزگاري را به ياد آوريد كه انسان هاي اوّليّه ، براي فهماندن مطالب خود به ديگران ، از حركات دست و سر و اندام و يا صدا ها و علامت هاي محدود و مبهم استفاده مي كردند . براي آنان بسيار دشوار بود كه هر چه را در دل داشتند ، بيان كنند
. مدّت ها طول كشيد تا بشر ، براي رسانيدن پيام خويش به ديگران ، علامت هاي خاصّي را اختراع كند .
در حقيقت، هنگامي كه از نوشتن ، سخن به ميان مي آيد ، بايد دو جنبه ي كاملا ً متفاوت را در آن ، مورد توجّه قرار دهيم : يك نوع نوشتن، جنبه ي هنري دارد كه اين نوع ــ هر چند به لطف زندگي مي افزايد ــ از لوازم زيستن نيست . نوعي ديگر از نوشتن، از لوازم زندگي امروزي است و تقريباً كسي نيست كه در دوره اي از حيات خود از آن بي نياز باشد. از يك دعوتنامه ي ساده ي مكتوب يا رسيدِ مدارك تحصيلي گرفته تا نامه هاي دوستانه و اداري، همه ، نوعي نگارش است .
امّا در مدارس ما :
تعريف درستي از اين درس داده نشده است . اصلاً دانش آموزان هدف درس انشا را نفهميده اند . در نتيجه اين درس در ميان دروس ديگر مدرسه، به پديده اي ملال انگيز، بي ضابطه و نامنظّم بدل شده است كه بسياري از دانش آموزان از آن گريزانند و براي نوشتن آن دچار سر در گمي، اضطراب و ملال مي شوند. به همين دليل است كه بسياري اوقات ، رونويسي يا كپي برداري در بين دانش آموزان ديده مي شود.
از همه مهمّ تر زمان كم كلاس انشا است . يك ساعت در هفته.
توصیف کلّی درباره ی مساله:
بی شک درس انشا و نگارش فارسی، یکی از دروس پایه و اصلی دوران تحصیل می باشد ، امّا متاسفانه تدریس انشا و نگارش فارسی ، با شیوه های خلاق که دانش آموزان را در نوشتن ماهر و توانا کند ف در هیچ یک از مقاطع تحصیلی در کشور ما رایج نیست . به همین علّت، دانش آموزان اغلب از این درس گریزانند و حتّی بسـیاری از آنان تا پایان دوران تحصیل، نوشتن انشا را فرا نمی گیرند . همان طور که می دانید، این درس در میان دروس دیگر همیشه مظلوم واقع شده است و آن چنان که شایسته است، به آن پرداخته نشده است .
ضعف دانش آموزان این کلاس در نوشتن انشا مرا رنج می داد، به طوری که مستاصل مانده بودم که چه کنم. واقعاً وامانده بودم، دست و دلم به کار نمی رفت ، هر چه درس می دادم، آن ها را راهنمایی می کردم، بازهم هیچ تغییری دیده نمی شد. وضع نمرات خراب بود. اصلاً مطالبی را که می نوشتند، قابل نمره دادن نبود . فاجعه بود.
دیدگاه خود را ثبت کنید