دارای چکیده، مقدمه، منبع
چکیده:
خشونت و هوش عاطفی هر دو از جمله مفاهیم نوینی هستند که در حوزۀ روانشناسی و نیز در مطالعات رفتار مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله در پی شناسایی رابطۀ متغیرهای هوش عاطفی با سطوح ارتباطگریزی و خوشنت در جامعه می باشد.
نتابج نشان می دهد هوش عاطفی قدرت پیش بینی سلامت روانی را به طور مستقیم و معنا داری دارد
کلید واژه:
هوش عاطفی، خشونت،سلامت روانی، روانشناسی
مقدمه:
هوش عاطفی به عنوان مجموعه ای از عوامل که می تواند فرد را به طرف روابط سالم و توانایی برای پاسخ به کوشش های زندگی شخصی و حرفه ای در جهت مثبت هدایت کند ، تعریف شده است
نظریه پردازان هوش معتقدند که EQ به ما می گوید که چه کار می توانیم انجام دهیم. در حالیکه هوش عاطفی به ما می گوید که چه کاری باید انجام دهیم . EQ شامل توانائی ما برای یادگیری تفکر منطقی ، انتزاعی می شود . در حالیکه هوش عاطفی به ما می گوید که چگونه از EQ در جهت موفقیت در زندگی استفاده کنیم . هوش عاطفی شامل توانایی ما در جهت خودآگاهی هیجانی و اجتماعی ما می شود و مهارت های لازم در این حوزه ها را اندازه می گیرد. همچنین شامل مهارت های ما در شناخت احساسات خود و دیگران و مهارت های کافی بر ایجاد روابط سالم با دیگران و حس مسئولیت پذیری در مقابل وظایف می باشد
4 دلیل برای اهمیت هوش عاطفی
1- سلامت جسم :
استرس ها بر روی سلامتی افراد تاثیر چشم گیری دارد لذا در صورتی که بتوانیم احساساتمان را از طریق به کارگیری هوش عاطفی کنترل کنیم می توانیم تا حد زیادی استرس ها را کاهش دهیم .
2- ارتباطات موثرتر :
ارتباطات در زندگی امروزی اهمیت زیادی دارد و هوش عاطفی به ما کمک می کند ارتباطاتی بهتر با دیگران داشته باشیم
3- حل اختلافات و کشمکش ها در زندگی روزمره :
در صورتی که بتوانیم احساسات طرف مقابل مان را به خوبی درک کنیم به راحتی می توانیم با کشمکش ها و مشاجرات کنار بیاییم و آن ها را حل کنیم و هوش عاطفی است که این توانایی را به ما می دهد .
4- موفقیت ها :هوش عاطفی به ما کمک می کند انگیزه ها ی مان را به خوبی پرورش دهیم و تنبلی را کنار گذاشته و با قدرت به سوی هدف پیش رویم . بطورکلی هدف از تقویت هوش عاطفی (عاطفی)، آگاهی از احساسات و تربیت آن ها برای غلبه بر موانع زندگی است.
دیدگاه خود را ثبت کنید