رمان زنجیر و زر نسخه کامل پی دی اف، موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: zk
تعداد صفحات: 4570
خلاصه رمان: افرا تاشچیان نوه ی تاشچیان بزرگ در یک مهمانی با اروند روبرو شده و در نگاه اول عاشق تصویر بی نقص او می شود. اما زمانی که در اتاق خواب خانه با آن مرد گیر میفتد، این روبرویی منجر به یک رسوایی بزرگ می شود!
اروند کامکار ، مردی جذاب و تاجری ثروتمند که برخلاف ظاهر مبادی آداب و آرامش با هدف و برای انتقامی سخت به تاشچیان ها نزدیک شده است و چیزی نمیگذرد که خودش را همسر نوه ی کوچک بزرگ ترین دشمنش میبیند!
تاشچیان ها قرار ازدواج آن ها رو ترتیب می دهند تا آبروی رفته خانواده را برگردانند بی خبر از اینکه در آینده چطور راز های قدیمی برملا خواهند شد و…
قسمتی از متن رمان زنجیر و زر
همیشه همینگونه بود از کودکی تا به حال زمانی که از کارهای سنگ دلان انوشیروان خان دلگرفته میشدم و از زبان سمیش نیش میخوردم، صحرای مهربانم مدام سعی در عادی نشان دادن شرایط میکرد! تنها کسی که برایش مهم بود من یک دختر عادی باشم صحرا بود و همیشه تا جایی که توان داشت برای حفظ روحیه ی درب و داغانم تلاش میکرد جرئت بیرون رفتن از اتاق و رویارویی با مامان و بابا را نداشتم.
حدس اینکه چه رفتاری با من از نظر خودشان ادب و گستاخ خواهند داشت، اصلاً سخت نبود. نفس کلافه ای کشیدم و از داخل کوله ي کنار تخت کتاب و دفترهایم را بیرون آوردم
درس همیشه برای من یک اجبار بودا یک اجبار حال بهم زن و دردناک خیره به جملات کتاب دلم میخواست روی تک تک کلمات و جمله ها بالا بیاورم درس، کتاب علم و دانش برای خیلی ها راه فرار بود راه نجات اما برای من نه من از اجبارها از بایدها از تحمیل ها متنفرم و درس خواندن یکی از تحمیل های بزرگ زندگیم است.
از کودکی تا به حال عذابِ زیادی برای یاد گرفتن دانش و کتاب ها کشیدم دردهایی از جنس کمربندها و کتک های وحشیانه…! خیره به صفحات کتاب با یک حساب سرانگشتی متوجه شدم که به زودی فصل امتحانات به پایان میرسد و به پایان رسیدن فصل امتحانات مساوی است با یک جهنم
دیگر…!
دیدگاه خود را ثبت کنید