رمان: گره سرنوشت
نویسنده: #فاطمه_مرادی
ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
تعداد صفحات رمان: ۱۱۷۲
خلاصه:
کتاب سرنوشت را که ورق میزنی، تفاوت داستان خود با دیگری را احساس میکنی. اما داستان تو گاه با داستان دیگری گره میخورد؛ که میشود گره خوردن سرنوشت. گاه آنقدر این گره کور میشود که یادت میرود تو سرنوشت جدایی داری و او سرنوشت جدا. کسی میآید و این گره را باز میکند؛ ولی خطوطی از او در سرنوشت تو میماند. بدون اینکه حرفی از جا ماندهها بزنی میگذاری که لای کتابت بمانند. گاه میروی به جا ماندهها سر میزنی و خطوطش را مرور میکنی؛ آرزو میکنی ای کاش با او هیچوقت فصل مشترکی نداشتی. اما تو نمیدانی که کتاب تو و او خیلی وقت است که یک جلد شدهاست.
دیدگاه خود را ثبت کنید