رمان زهر چشم نسخه کامل پی دی اف، موضوع رمان: عاشقانه نویسنده رمان: یگانه نعمتی
تعداد صفحات:2907
خلاصه رمان: ماهک دختری آزاد و بیپروا که به خاطر یک سوءتفاهم مجبور میشود با سید علی، پسر مستبد و متعصب حاج محمد که یه محل به اسمش قسم میخورن عقد کنه….
قسمتی از متن رمان زهر چشم
صبح که می شود بدون اینکه علاقه ای به خواباندن پف زیر چشمانم داشته باشم دخترک شکسته، ظریف و پر بغض را زیر حجم ملایمی از آرایش دفن میکنم و راهی دانشکده میشوم. اما خدا آنقدر دوستم دارد که حضور علی و حرف هایش را توی ذهنم کافی نمیداند و او را درست میان محوطه ی دانشکده مقابلم می اندازد. می خواهم بدون توجه به او از کنارش عبور کنم که صدایم می کند، صدای لعنتی اش بیست و چهار ساعته توی گوش هایم ضبط شده بود انگار…
صدایش خسته است انگار از خواب بیدار شده که اینقدر صدایش خش دارد، یا شاید هم سرما خورده است. خانم ؟!
نه از خواب بیدار شده نه سرما خورده است. او مدل صدایش همین است. نگاهش میکنم و او اما مردمک های لجنی رنگش را هیچگاه بند نگاهم نمیکند کوتاه تنها چاری های ریخته شده روی پیشانی ام را از نظر میگذراند و چیزی زیر لب میگوید که نمی شنوم. چیزی شده علی؟
از قصد اسمش را میگویم تا برای چند لحظه ی کوتاه هم که شده حرص بخورد و موفق هم میشوم. دست راستش مشت می شود و من بند کوله ام را روی شانه ام جا به جا می کنم.
رام رها از دیشب پیداش نیست باهاتون تماس نگرفته؟
شوکه و نگران فاصله ی بینمان را پر میکنم و کینه ام از او
دود شده و به هوا می رود. از دیشب پیداش نیست؟ یعنی چی؟ مگه میشه؟ به پلیش خبر دادی؟
دیدگاه خود را ثبت کنید