چكيده
اين مقاله با روش تحليلي ـ توصيفي به بررسي تربيت اخلاقي از منظر خواجه نصيرالدين طوسي و كلبرگ در سه بخشِ مباني، هدف و روشهاي تربيت اخلاقي ميپردازد. مبناي تربيت اخلاقي از ديدگاه كلبرگ، درك و استدلال مخاطبان بوده كه شش مرحله را در رشد اخلاقي معرفي كرده، ولي از ديدگاه خواجه نصير، نفس انساني مبناي تربيت اخلاقي است. هدف تربيت اخلاقي از ديدگاه خواجه نصير، رسيدن به قرب الاهي ولي از ديدگاه كلبرگ، دست يافتن به عدالت براي همه مردم و تحقق ارزشهاي عالي انساني در زندگي آنهاست. روش تربيت اخلاقي از نظر كلبرگ، تربيت اخلاقي نه به وسيله آموزش، بلكه انتقال دانشآموز از مرحلههاي پايين رشد اخلاقي به مرحله بالاتر از طريق وادار كردن آنها به بحث درباره مشكلات اخلاقي است. ولي خواجه نصير تأديب، عادت دادن و بهره بردن از تشويق و تنبيه را اساسيترين روشهاي تربيت، و روشهاي عام شامل، پرهيز از گوش دادن به حرفهاي ناشايست، برقرراي اعتدال در دو قوه شهويه، غضبيه و روشهاي خاص شامل معالجه برخي رذايل ميداند.
كليد واژهها: اخلاق، تربيت اخلاقي، خواجه نصيرالدين طوسي، كلبرگ، روش تربيتي.
ماهیت اخلاق :
خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری که برخی آن را کامل ترین کتاب فارسی درباره علم اخلاق می دانند به بیان نظرات خویش در مورد ماهیت اخلاق می پردازد .
" وچون این نوع علم – علم اخلاق – که در آن شروع خواهد رفت علم است بدانکه نفس انسانی را چگونه خلقی اکتساب توان کرد که جملگی افعالی که به ارادت ازو صادر شود جمیل و محمود بود ، پس موضوع این علم نفس انسانی بود . " ( طوسی ، 1369 ، ص 40 ) بدین سان نفس انسانی به اعتباری که از او کردارهای پسندیده یا ناپسند صادر می گردد ، موضوع علم اخلاق است .
خواجه نصیر معتقد است که : نفس انسانی، جوهری بسیط و مجرد است که افزون بر ادراک معقولات و تمیز خیر از شر مسئولیت تدبیر بدن را نیز بر عهده دارد و پس از بدن نیز به حیات خود ادامه می دهد. (داودی، 1388، ص 27) خواجه آنگاه به سه قوه " شهویه " ، "غضبیه " و "ناطقه " به عنوان قوای نفسانی اشاره می کند و این قوا را در آدمی مبدا کردارها و آثار اخلاقی می داند و بیان می کند که دو قوه شهویه و غضبیه بین انسان و حیوان مشترک است و قوه ناطقه است که ویژه آدمی است. ( طوسی ، 1360، ص 48 )
دیدگاه خود را ثبت کنید