چکیده:
این پژوهش به بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از کارگزاران جامعه پذیری امروزی در بروز پدیده طلاق می پردازد. روش تحقیق کمی و از نوع توصیفی تحلیلی بوده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نیز مصاحبه با 5 نفر از قضات محترم دادگاه خانواده، و 5 نفر از اساتید جامعه شناسی به دست آمد که منجر به تهیه پرسشنامه ای 32 ماده ای شد. افراد نمونه تحقیق مشتمل بر 50 نفر از متقاضیان طلاق بوده که در نیمه اول سال 1393 به دادگاه خانواده شماره 1 تهران مراجعه داشته و به صورت در دسترس انتخاب شدهاند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر 75 درصد برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t، ضريب همبستگي تاو- بی کندال-استوارت، من ویتنی یو و مربع- خی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که هر چه میزان حضور افراد در شبکه های اجتماعی بیشتر باشد به همان اندازه گرایش به سبک زندگی مدرن نیز بیشتر می شود. هر چه افراد در شبکه های اجتماعی حضور داشته باشند به همان اندازه گرایش به سبک زندگی سنتی نیز کمتر می شود و برعکس چنانچه افراد در شبکه های اجتماعی عضویت نداشته باشند گرایش آنها به سبک زندگی سنتی بیشتر است. همچنین بین عضویت زوجین در شبکه های اجتماعی و درخواست طلاق ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد.
کلیدواژه:«طلاق، شبکه های اجتماعی، روابط زوجین»
بیان مساله:
جوامع امروزی با مشکلات و معضلات اجتماعی متعددی روبرو هستند. اما در همه جوامع برخی از مسائل و مشکلات از درجه اهمیت بالاتری برخوردار هستند که به واسطه ی میزان آسیبی که بر پیکره جامعه وارد می کنند، می توان به اهمیت آن ها پی برد. یقینا یکی از مهم ترین این معضلات، پدیده«طلاق»است؛ چرا که صدمه های وارده از این معضل بر پیکره خانواده که مرکز ثقل جامعه محسوب می شود، وارد می آید. همان طور که می دانیم خانواده اولین و بنیادی ترین نهاد اجتماعی موجود در جامعه است که هم ضامن سلامت و هم بقای آن تلقی می گردد. از سوی دیگر شخصیت فرزندان در خانواده شکل گرفته و آنان را منطبق و سازگار با الگوهای جامعه بار می آورد. اما خانواده همیشه قادر به نگهداشت، انسجام و هدایت اعضاء به سمت یک هدف نیست و ………….
دیدگاه خود را ثبت کنید