معرفی کتاب چگونه دیگران را روانکاوی کنیم
جاشوا مور و بازیل فاستر در کتاب چگونه دیگران را روانکاوی کنیم به ما یاد میدهند که با تحلیل و بررسی زبان بدن و رفتار اطرافیانمان به حقیقت گفتارشان پی ببریم. این کتاب کاربردی با آموزش تیپهای شخصیتی، و تحلیل حرکات ارادی و غیر ارادی، شیوهی نگاه و صحبت کردن، از ما کاراگاهی حرفهای میسازد که میتوانیم سریع راستگویی یا دروغگو بودن هر کسی را بفهمیم.
دربارهی کتاب چگونه دیگران را روانکاوی کنیم
احتمالاً بارها و بارها چنین موقعیتی را تجربه کردهایم: حدس میزنیم طرف مقابلمان دارد دروغ میگوید اما کاملاً مطمئن نیستیم. در تمام لحظاتی که او صحبت میکند به چشمهایش نگاه میکنیم، به جایی که نگاه میکند، به حرکت دستهایش، تن صدا و لرزش آن، کلماتی که انتخاب میکند تا حرفش را ثابت کند. به همهی اینها دقت میکنیم ولی دقیقاً نمیتوانیم ثابت کنیم او دارد حقیقتی را پنهان میکند. درک زبان بدن و تحلیل کلامی مهارتی است که نیاز به آموزش و تمرین و ممارست دارد.
کتاب چگونه دیگران را روانکاوی کنیم (How To Analyze People: Read People Like a PRO) دقیقاً برای همین منظور نوشته شده: اینکه با نگاه به طرف مقابل خیلی سریع بفهمیم که آیا دارد حقیقتی را پنهان میکند یا نه؟ این کتاب راهنمای عملی تفسیر و تحلیل رفتار دیگران است. همینطور به ما یاد میدهد که در برابر باجگیری عاطفی بقیه واکنش نشان دهیم و اجازه ندهیم وارد روانمان شوند و کنترلمان کنند. جاشوا مور (Joshua Moore) و بازیل فاستر (Basil Foster) در کتابشان تکنیکهای زبان بدن، انواع تیپهای شخصیتی و اشارههای کلامی و چهره را آموزش میدهند.
ما در برابر دیگران هرگز نمیتوانیم فقط متکی به حس ششم باشیم. اینکه فقط حدس بزنیم در کلام دیگری صداقت وجود دارد یا نه، کمکی به ما نخواهد کرد. ضمن اینکه همیشه درصد زیادی احتمال خطا وجود دارد. در واقع به جای اتکا به غریزه باید از تکنیکهای اثباتشده و رسمی و علمی استفاده کنیم. به عبارتی، از قواعدی پیروی کنیم که متخصصین هم از آنها استفاده میکنند. کتاب چگونه دیگران را راونکاوی کنیم این تکنیکها را با ارائهی مثال و تمرین در اختیارمان میگذارد. اثرحاضر وادارمان میکند که آموختههایمان را دائماً تکرار کنیم تا پس از بهپایانرساندن کتاب واقعاً در حد روانکاوی حرفهای بتوانیم افکار دیگران را بخوانیم.
تحقیقات نشان داده که تقریباً همهی مردم در یک پنجم روابط اجتماعیشان، به طرف مقابل دروغ میگویند. این میزان حیرتآور است و نشان میدهد که ما همیشه و در هر لحظه احتمال اینکه دروغ بشنویم هست. در محل کار، در خیابان، بین دوستان و در شبکههای اجتماعی. برای دروغ انگیزههای متفاوتی وجود دارد. حتی پیش پاافتادهترین دروغها هم ممکن است نشان از انگیزههای مهم و پیچیدهای داشته باشند. بنابراین واقعاً لازم است که آمادگی تشخیص دروغ را داشته باشیم. همیشه آماده باشیم تا بتوانیم از خود در برابر هجوم و تجاوز بقیه دفاع کنیم. آسیب دروغ بسیار است و گاهی میتواند ضربات سختی به ما وارد کند.
جاشوا مور و بازیل فاستر در کتاب چگونه دیگران را روانکاوی کنیم که با ترجمهی فاطمه اشرفآبادی منتشر شده به درستی اشاره میکنند که ما موجوداتی اجتماعی هستیم و همه با هم در ارتباطیم. بنابراین گریزی از دروغ نداریم. شاید نتوانیم جلوی دروغ را بگیریم ولی حتماً میتوانیم سریع و درست تشخیصش دهیم و خود را از آسیب محافظت کنیم. این کتاب عملی در هشت فصل ارائه شده: کتاب از تعریف تیپهای شخصیتی شروع میکند، بعد زبان بدن و اشارههای چهره و کلام را آموزش میدهد، و در نهایت به ما میگوید که در برابر دروغگوهای حرفهای و سرسخت چطور بایستیم.
کتاب نامبرده را فاطمه اشرفآبادی به زبان فارسی برگردانده و انتشارات شمعدونی عهدهدار نشر آن بوده است.
کتاب چگونه دیگران را روانکاوی کنیم برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این کتاب میتواند برای دوستداران روانکاوی و رفتارشناسی جذاب باشد. کسانی که میخواهند با زبان بدن آشنا شوند و راست یا دروغ بودن حرف دیگران را بفهمند، با خواندن اثر نامبرده تا حد زیادی به متخصصی حرفهای تبدیل میشوند.
با نویسندگان کتاب چگونه دیگران را روانکاوی کنیم بیشتر آشنا شویم
جاشوا مور عموماً با موضوعاتی همچون معنای زندگی، پیدا کردن تعادل و فهم خویشتن شناخته میشود و بیشتر تألیفاتش در سالهای اخیر در این حوزهها بوده است. او مسائل پیچیده را به شیوهای ساده اما کاربردی و مؤثر توضیح میدهد. از دیگر کتابهای جاشوا مور میتوان به کتاب «من همدل هستم»، «طیف هوش هیجانی» و «من کامل نیستم» اشاره کرد که همگی جزو پرفروشها بودند.
بازیل فاستر پیشتر در حوزهی منابع انسانی و مدیریت مشغول به فعالیت بوده. او در تألیفاتش بر روی موضوعاتی همچون حافظه متمرکز است. از دیگر آثار او میتوان به کتاب «تندخوانی»، «به من دروغ نگو» و «آموزش حافظه» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب چگونه دیگران را روانکاوی کنیم میخوانیم
قضاوتیها ممکن است تصور کنند که به تمام عواقب یک دروغ آگاهند، زیرا کاملاً حسابشده عمل میکنند تا مطمئن شوند که همه جزئیات و احتمالات را بهدرستی بررسی کردهاند.
شخصیتهای قضاوتی معمولاً شیوهای مبتکرانه برای دروغگفتن بهکار میگیرند. ازآنجاکه این افراد کاملاً حسابشده و برنامهریزیشده دروغ میگویند، بیش از دیگران مستعدند تا به دروغگوهایی کهنهکار تبدیل شوند. اگر تصور کنند آنقدر باهوشند که میتوانند پیروزمندانه دروغهایشان را پیش ببرند احتمالاً به این شیوه رفتار ادامه خواهند داد.
برخی شخصیتهای قضاوتی سوءاستفادهکردن و دروغگفتن را روشی برای حفظ قوانین و مقررات میدانند. قوانینی که از نظر آنها مانند خطوط سیاه و سفید باید بر دنیا حاکم باشد.
شخصیتهای ادراکی - که اغلب خونسردند - ممکن است در زمان احساس خطر دروغ بگویند تا از ماهیت ادراکی و مشاهدهگر خود حمایت کنند و دروغ، بهایی است که مایلند برای آن بپردازند.
با توجه به اینکه این افراد بیشتر وقتشان را به مشاهده میگذرانند، ممکن است در دام احساس امنیتی کاذب بیفتند. اگر زمانی احساس کنند که امنیتشان در خطر است امکان دارد برای بهدستآوردن دوباره آن دروغ بگویند.
شخصیتهای ادراکی که بیشتر وقتشان را به یادگیری و کسب اطلاعات از جامعه صرف کردهاند، ممکن است به خود اجازه دهند تا برای حفظ هنجارهای اجتماعی دروغ بگویند و هنجارشکنها را ماهرانه کنترل کنند.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت ناشر
مقدمه
فصل اول: تجزیه و تحلیل دیگران چه سودی دارد؟
فصل دوم: تیپ های شخصیتی
فصل سوم: خواندن زبان بدن
فصل چهارم: دروغ های کاملاً ساختگی
فصل پنجم: سرنخ های صورت
فصل ششم: کلمات چگونه وقایع را شکل میدهد
فصل هفتم: روانکاوی نزدیکان و اعضای خانواده
فصل هشتم: روبه روشدن با دروغگو های سرسخت
دیدگاه خود را ثبت کنید