عنوان کتاب: استخوان خوک و دست های جذامی
برگزیده ی جایزه ادبی اصفهان به عنوان بهترین رمان سال 1383
نویسنده: مصطفی مستور
تعداد صفحات کتاب: 122 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 5 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
کتاب استخوان خوک و دست های جذامی دربارهی داستانهای زندگی مردمی است که هرکدام دغدغهها و مشکلات خود را دارند و یک دانای کل زندگیشان را روایت میکند. دانیال که با مادرش زندگی میکند و دچار عارضهای مادرزادی است، محسن که قرار است از همسرش جدا شود و نگران این است که زنش تنها فرزندشان را از او جدا کند، حامد که دانشجوی عکاسی است و عاشق نگاری شده که شبیه نامزدش مهناز است. نامزدی که از او دور است و در آمستردام درس میخواند، نوذر که به خاطر پول حاضر است دست به هر جنایتی بزند.
دکتر مفید و همسرش افسانه که پسرشان سرطان دارد و دغدغهشان پیداکردن کسی است که بتواند به او مغز استخوان بدهد، سوسن که پس از سال ها امرار معاش از راه نادرست، حالا عشق را با شاعری به نام کیانوش تجربه میکند و پریسا که در یک مهمانی مورد تجاوز قرارگرفته و از آیندهاش نا امید است. به نظر میآید شخصیت محوری داستان، دانیال باشد چون بسیاری از جملات زیبای کتاب از زبان او نقل میشود. اما پایان کار این آدمها چه میشود؟ چه چیز انها را به آرامش میرساند؟ وجه مشترک این روایتهای موازی درد و اندوهی است که در آنها جریان دارد اما درد و اندوهی که با روزنهای به رستگاری میرسد. بسیاری از منتقدین معتقدند که کتاب استخوان خوک و دست های جذامی از برجستهترین آثار ادبیات روشنفکرانه دینی محسوب میشود.
نام کتاب به حدیثی از علی بن ابیطالب اشاره میکند:«امام علی در صفت دنیا فرمود: به خدا سوگند که دنیای شما در نزد من پست تر و حقیرتر است از استخوانِ خوکی در دستِ جذامی.» این جمله در بخشی از کتاب بیان میشود که نوذر و نوچههایش پیرمردی پولدار را فقط به قصد پولش میکشند.
داستان استخوان خوک و دست های جذامی در آپارتمان هفده طبقهی خاوران اتفاق مىافتد که ساکنان هر طبقه و هر واحد مشکلاتى را در یک روز از سر مىگذرانند که نتیجهی عملکرد بعضىها تا فرداى آن روز و بعضىها مثل ملول و بندر تا دو هفته به درازا مىکشد. محسن و زنش قصد دارند از هم طلاق بگیرند اما به خاطر دختر نه سالهشان، درنا، از این کار منصرف مىشوند. الیاس پسر دکتر محمد و دکتر افسانه مهرپور گرفتار سرطان مغز استخوان است. دکتر ظرف چند روز داوطلبى را پیدا مىکند که در سایت بانک خون جهانى، قیمت عضو اهدایىاش را براى پیوند ۷۵ هزار دلار اعلام کرده است.
سوسن در واحد خود هر شب مردانى را به «فریز» مى آورد و از آنان پول مىگیرد. در این میان شاعرى که از زندان آزاد شده و از طرف غلام سگى آشنایى با سوسن به وى داده شده است برخلاف دیگران، شبها نزد سوسن صوفىمنشانه شعر مىگوید و در نهایت پس از به وجود آمدن یک عشق مجازى از او دور مى شود تا سوسن براى همیشه از احتمال برخوردارى از زندگى سالم در آینده محروم بماند. گروه جوانان اهل آواز و موسیقى و رقص و پارتى هم تعللى در کارشان به وجود مىآید که آن را در دفتر فروش لوازم پزشکى در طبقهی پانزدهم حل مى کنند و باز به عیش و عشرت جمعىشان مىپردازند.
عاشق میشید و بعد عروسی میکنید و بعد بچهدار میشید و بعد حالتون از هم بههم میخوره و طلاق میگیرید. گاهی هم طلاقنگرفته باز میرید عاشق یکی دیگه میشید. لعنت به همهتون که حتا مِث مرغابیها هم نمیتونید فقط با یکی باشید. بوق نزن عوضی! صداش رو خاموش کن و گوش کن ببین چی دارم میگم! همهش هفتاد، هشتاد سال. یعنی اگه شانس بیارید، اگه خیلی زودتر ریقِ رحمت رو سر نکشید، خیلی که توی این خرابشده باشید هفتاد، هشتاد سال بیشتر نیست. لامسبا اگه هفتصد سال میموندید چیکار میکردید؟ گمونم خون هم رو تو شیشه میکردید.
گرچه همین حالاش هم میکنید. یعنی غلطی هست که نکرده باشید؟ قسم میخورم هر کاری که خواستهید کردهید و اگه نکردهید لابد نتونستهید بکنید. مطمئنم از سرِ دلسوزی و اینجور چیزها نبوده که نکردهید. حکماً عرضهش رو نداشتهید. همین دیروز تو روزنامه خوندم یارو واسهٔ یک عوضیِ دوپای دیگهٔ مث خودش، زنش و بچهٔ دوسالهش رو گوشتاگوش سر بریده. گمونم اگه سهتا بچه هم داشت باهاشون همین کار رو میکرد. دنبالِ چی میگردید؟ آهای عوضیها! آهای با شما هستم! با شما که هر کدومتون فکر میکنید دهن آسمون باز شده و تنها شما از توش پایین افتادهید. اگه تا حالا کسی بِهِتون نگفته من میگم که هیچ آشغالی نیستید.
استخوان خوک و دست های جذامی، داستان آدم هایی است که هر اندازه به هم نزدیک باشند، باز از هم دوراند. این رمان به عنوان بهترین رمان سال 1383 انتخاب شد و جایزه ادبی اصفهان را نصیب خود کرد. این داستان بلند یا رمان کوتاه، برش هایی از زندگی ساکنین 7 واحد از آپارتمان های برجی در تهران است. ساکنین این هفت واحد هر کدام درگیری ها و دغدغه های خود را دارند و طبیعتاً با یکدیگر بیگانه اند و فقط به صورت فیزیکی در نزدیکی یکدیگر زندگی می کنند.
کتاب حاضر به قلم مصطفی مستور به یقین یکی از بارزترین نمونه های ادبیات روشنفکران دینی در دوره ی حاضر است. ادبیاتی که مخاطب خود را درست انتخاب کرده و بستر های اجتماعی را به درستی شناخته است. ادبیاتی که زبان حقیقی روایت را می شناسد و جان مایه و محتوی را نیز به فراموشی نسپرده. از اندیشه های همین جامعه برخاسته و جایگاه حقیقی اش را نیز در همین جامعه پیدا خواهد کرد.
دیدگاه خود را ثبت کنید