لیلیان گلس کتابی را در مورد افرادی که میتوانند باعث بدبختی دیگران شوند را نوشته و نام آن را، آدم های سمی گذاشته است.
وی با برشمردن ۳۰ نوع از رفتارهای این نوع از افراد، خوانندهها را به این فکر وا میدارد که خصیصههای مربوط به آدمهای سمی شاید در خود آنها نیز وجود داشته باشد.
عامه پسند بودن این کتاب موجب میشود علاوه بر بعد روانشناسانهای که دارد، برای سرگرمی مخاطبان هم مناسب باشد و با تصویر واضحی که از انسانهای سمی جوامع ارائه میکند، درک و فهم مخاطبان را برای شناخت بهتر آنها بالا ببرد.
یکی از مشخصههای آدمهای سمی این است که باعث بیمار شدن انسانهایی میشوند که بیشترین معاشرت را با آنها دارند. پس اگر شما شخصی سمی را در زندگی شخصی یا کاریتان دارید که تعاملات زیادی با او دارید، سعی کنید هر چه زودتر او را ترک کنید.
لیلیان گلس اعتقاد دارد دروغگو بودن، تکبر زیاد و همچنین فرصت طلب بودن از دیگر عیوب آدمهای سمی است و اگر انسانها در مواقعی مجبورند که با اینگونه از اشخاص در تماس باشند راههایی وجود دارد که کمترین آسیب ممکن را از آنها ببینند.
اما قبل از نحوه برخورد با آنها در رفتارهایشان، ابتدا باید قدرت شناخت این بخش از جامعه را در خود تقویت کنند. نویسنده با هوش بالای خود و تحقیقات بسیاری که در این زمینه داشته است به بیان نکته فوقالعادهای میپردازد و تأکید میکند که لزوماً افرادی که در مقابل برخی، سمی هستند در برابر بعضی دیگر ممکن است اصلاً رفتار مضر نداشته باشند و همین چند چهره بودن، گاهی شناخت آنها را کمی مشکل میکند.
صلح طلب بودن ویژگی دیگری است که گلس را بسیار محبوبتر میکند. اینکه او در مقابل انسانهای سمی به هیچ وجه، متوسل شدن به خشونت را راهکاری مناسب نمیداند و بجای آن، راه حلهای مناسب را ارائه مینماید از ذکاوت و فراست او حکایت میکند.
البته علی رغم آنچه که از مؤلف کتاب انتظار میرود، خیلی عمیق به بیان موارد مطروحه نپرداخته و تا حدی سطحی، موضوعات و مثالها را بیان نموده است.
البته دلیل اصلی این اتفاق را میتوان نگرانی او نسبت به مسموم ساختن اذهان افراد مخاطب انسانهای سمی دانست یعنی وی همینکه افراد، روی شناخت انسانهای سمی کار کنند و نحوه شناسایی و رفتار با آنها را بیاموزند از نظرش کافی است و صرفاً پرداختن به عمق مسأله را لازم نمیداند.
اهمیت به روح و روان ساکنین کره خاکی تا حدی برای لیلیان گلس اهمیت دارد که او از هیچ تلاشی برای آگاه ساختن آدمی دریغ نمینماید و میکوشد فضای آلوده به اتفاقات ایجاد شده توسط آدمهای سمی را با راه حلهایش خنثی نموده و ما را به این باور برساند که به جای قربانی بودن، میتوانیم در چنین شرایطی، تعیینکننده و موفق باشیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید