خلاصه کتاب چالش های مدیریت دولتی
انتشارات سمت
دانشگاه پیام نور
دکتر حسن دانایی فرد
فصل اول: آشنايي با جوهره مديريت دولتي:
مديريت دولتي:
دو تعريف ويلسون از مديريت دولتي: در ابتدا وي مديريت دولتي را اجراي نظام مند قانون عمومي مي دانست. در دهه 1940 موضع ويلسون كاملا برعكس شد و قائل به جدائي سياست و اداره بود. وي در اين دهه سياست و خط مشي را عناصري جدائي ناپذير از اداره عمومي تشخيص داد. ويلسون اظهار داشت كه اجراي قانون نسبت به تدوين قانون دشوارتر است و سياست را از اداره جدا كرد و گفت كه مسائل سياسي \ مسايل اداري نيستند.
اپل باي مي گويد:
مديريت دولتي خط مشي گذاري است اما خط مشي گذاري مستقل\ انحصاري يا جداي ازساير بازيگران نيست. خط مشي گذاري در حوزه اي صورت مي پذيرد كه نيروهاي قدرتمند در آن با هم رقابت مي كنند و جامعه نيز درآن دخالت دارد ( نوعي خط مشي گذاري كه تابع خط مشي گذاران ديگر است ). مديريت دولتي يكي از فرايندهاي سياسي است كه از آن طريق مردم حاكميت خود را محقق مي سازند.
قلمرو اداره امور عمومي (مديريت دولتي):
حوزه مديريت دولتي بين چند رشته اصلي سياست، مديريت، حقوق، علوم اجتماعي، اخلاق، دين و … .. يك رشته ميان رشته اي است. با توجه به وسعت آن يك تعريف منحصر از مديريت دولتي مشكل است.
تفاوت اداره و مديريت:
لذا واژه مديريت دولتي هر روز رواج بيشتري مي يابد و استفاده از واژه اداره امور عمومي روز به روز كمتر مي شود. در اداره امور عمومي وظايف سياستمداران تدوين خطمشي ها است و مديران وظيفه اجراي آنرا برعهده دارند. اما در مديريت دولتي يا اداره عمومي نوين بين سياست و اداره جدايي نيست. اجراي خط مشي از پايين به بالاست، ساختار اداري غير متمركز تر است. ( اصول اداره امور عمومي يا مديريت سنتي: ساختار نهادي، اداره امور عمومي، انگيزش كاركنان دولتي و جايگاه منفعت عامه )
مردم محوري يا حكمراني مردم:
مردم محوري مديريت دولتي را از بخش خصوصي جدا مي كند. كه از عوامل زير نشات مي گيرد:
دیدگاه خود را ثبت کنید