Everyone has three vocabularies in every language he or she speaks: a
reading vocabulary, a listening vocabulary, and a speaking vocabulary.
You’ve read words you have never heard, and heard words you’ve never read. Your
speaking vocabulary may ignore many words you have either read or heard but do
not use. As you explore the vocabulary in this book, think about bringing these three
large sets of words together into a rich and useful database that will serve you well.
Discovering words you don’t know may send your anxiety level soaring, and
nobody does their best work when they’re anxious. With practice, though, you can
learn to take unknown words in stride. Here’s how to start.
1. Start small. Don’t tackle the whole sentence at once. There are several techniques for breaking sentences into smaller units. One way you can do this
is to find a verb (an action word that tells you what’s happening) and gradually incorporate the words around it into an increasingly longer phrase as
you decipher its meaning. The verb provides an anchor for the meaning
because it tells you what is being done.
You can also use trial and error to find islands of meaning in a sentence.
Find a word or a phrase you understand and start adding a word or two on
either side. As you discover several such islands and gradually enlarge each
one, you will eventually see how they fit together; and then you will understand the dynamics of the whole sentence.
2. If the vocabulary in a sentence is a problem, look at the words around it.
Usually you can figure out what function a word is serving in the sentence.
Ask yourself if it’s an action word. If so, it’s a verb. Is it describing something? Then it’s an adjective or adverb. Is it the subject—the person, place
or thing performing the action in the sentence? It’s a noun or pronoun.
Use the surrounding context to help you guess the meaning or at least the
part of speech of an unfamiliar word.
هر فرد در هر زبانی که صحبت میکند، سه واژگان دارد: واژگان خواندن، واژگان شنیدن و واژگان گفتاری. شما کلماتی را خواندهاید که هرگز شنیده نشدهاند و کلماتی را شنیدهاید که هرگز خوانده نشدهاند. واژگان گفتاری شما ممکن است بسیاری از کلماتی که خوانده یا شنیدهاید، اما استفاده نمیکنید را نادیده بگیرد. در حالی که واژگان را در این کتاب کاوش میکنید، درباره ترکیب این سه مجموعه بزرگ کلمه به یک پایگاه داده غنی و مفید فکر کنید که به شما خدمت میکند. کشف کلماتی که نمیشناسید میتواند سطح اضطراب شما را بالا ببرد و هیچکس وقتی اضطراب دارد، بهترین کار خود را انجام نمیدهد. با تمرین، اما، میتوانید یاد بگیرید که با کلمات ناشناخته کنار بیایید. اینجاست که چگونه شروع کنید.
1. با کوچکترین شروع کنید. همه جمله را به طور کامل نگیرید. چندین روش برای تجزیه جملات به واحدهای کوچکتر وجود دارد. یکی از راهها این است که یک فعل (کلمه عملی که به شما میگوید چه اتفاقی میافتد) را پیدا کنید و به تدریج کلماتی را که اطراف آن هستند به عنوان عبارتی بلندتر به معنی آن ترکیب کنید. فعل یک نقطه ثابت برای معنی است زیرا به شما میگوید چه کاری انجام میشود.
همچنین میتوانید از طریق آزمون و خطا جزایری از معنی را در یک جمله پیدا کنید. یک کلمه یا عبارتی را پیدا کنید که معنی آن را میفهمید و یک یا دو کلمه به هر دو طرف آن اضافه کنید. هنگامی که چندین جزیره از این نوع را کشف کرده و به تدریج هر کدام را بزرگتر میکنید، در نهایت خواهید دید چگونه آنها به هم میپیوندند و سپس دینامیک کل جمله را درک خواهید کرد.
2. اگر واژگان در یک جمله مشکل است، به کلمات اطراف آن
3. هنگامی که یک جمله را با خانههای خالی یا با کلماتی که نمیشناسید میخوانید، میتوانید اضطراب خود را کاهش دهید با جایگزینی کلمات یا صداهایی که خودتان انتخاب میکنید به جای کلمات ناشناخته. کلمات "چیزی" و "هرچیزی" خوب کار میکنند.
دیدگاه خود را ثبت کنید