#چند_درجه_بالاتر_از_غرور
(جلد دوم)
تعداد صفحه:۲۰۱۲ برگ
💜نویسنده: #مهدخت_مرادی
💜خلاصه:
بعد از چهارسال برگشتم ایران جایی که توش متولد شدم ،قد کشیدم ، عاشق شدم، ازدواج کردم و بچه دار شدم! گناهکردم و تاوان گناهم دوری و غربت بود. اما اون از حق خودش نگذشت و هم عشق خودش رو هم بچه امون رو ازم گرفت و منو به دور ترین نقطه از زندگیاش تبعید کرد. حالا خبر دادن ازدواج کرده و من واسه این که بهش بفهمونم منم ازش دل کندم به خواستگاری بهترین و نزدیکترین رفیقاش جواب مثبت دادم!...
اما ای کاش این دل کندن واقعی بود...
هر دوی ما توی چاههایی افتاده بودیم که فقط طنابِ عشق پنهانامون میتونست مارو نجات بده. عشقی که میل به آشکار شدن نداشت
دیدگاه خود را ثبت کنید