دانلود کتاب همه بازاریاب ها دروغگو هستند - ست گادین pdf
عنوان کتاب: همه بازاریاب ها دروغگو هستند
قدرت گفتن داستانی معتبر در دنیایی که اعتماد کالایی کمیاب است
جز کتاب هایی که زندگی تان را دگرگون خواهند کرد
از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز و آمازون
نویسنده: ست گودین
مترجم: سعید یاراحمدی
تعداد صفحات کتاب: 217 صفحه
زبان کتاب: فارسی
نوع فایل: PDF (RAR)
ست گادین در کتاب همه بازاریاب ها دروغگو هستند ما را با نوعی از داستانسرایی آشنا میکند که میتواند همهمههای قرن 21 را پشت سر بگذارد و به گوش مشتری برسد.
اگر بازاریاب باشید، یعنی بخواهید ایدهای را اشاعه دهید، بخواهید مردم به کاندیدای مدنظرتان رأی دهند، بخواهید شما را به یک قرار عاشقانه دعوت کنند یا به شما شغلی را پیشنهاد دهند، این کتاب به دردتان میخورد.
اگر محصول یا خدمات بزرگ و کوچکتان با اینکه بهترین راهکار موجودند، مدتهاست رشد فروششان متوقف شده یا بدتر در حال افولاند، نحوهی بازاریابیتان نقص دارد و این کتاب میتواند به شما در رفع این نقص کمک کند. بازاریابان موفق ارائه کنندهی داستان هایی هستند که مشتریان تصمیم به باورشان میگیرند، اگر میخواهید داستان سرایی موفق شوید و راه و چاه آن را یاد بگیرید این کتاب میتواند به شما کمک کند.
ست گودین در کتاب همه بازاریابها دروغگو هستند به شما نشان میدهد چرا همهی پروژههای بازاریابی شما برای فروش محصول مورد نظرتان شکست میخورد. به این دلیل که شما فاقد یک مهارت مهم و حیاتی هستید: توانایی داستانگویی… نگارنده در این اثر تحسینشده بیان میکند برای این که محصول خود را بفروشید باید روشهای ناکارآمد قدیم را کنار بگذارید و با یک شیوهی داستانسرایی نوین آشنا شوید.
اگر شما تنها روی رفع نیاز مشتری خود مانور بدهید، تنها چیزی که عایدتان میشود شکست است. شما باید از آن روشهای قدیمی که تاکنون برای جذب مشتری با آن آشنا بودهاید دست بکشید و شیوهای جدید و موثرتر برای بازاریابی و فروش محصولات خود به کار ببندید. این حقیقتیست که ست گودین شما را با آن مواجه میسازد. او به شما میگوید قرن 21، قرن داستانگوییست؛ بله! داستانگویی… البته داستانی که حقیقی بودن اولین و مهمترین فاکتور آن است. اگر قصهای که برای فروش محصول خود برای مشتری روایت میکنید حقیقی نباشد، باید بگوییم که در اولین گام شکست خوردهاید!
کتاب همه بازاریابها دروغگو هستند با بررسی مثالهای موفق و ناموفق در بازاریابی، راز پیروزی و شکست در آن را به شما میگوید؛ رازِ آن شخصِ بازاریابی که ازدحام را کنار میزند و برای مشتری داستانی صادقانه تعریف میکند! برای اینکه رضایت واقعی مشتری را حاصل کنید، باید نیازهای آنها را بسنجید و مطابق با آن نیازها شروع به داستان سرایی کنید، این ویژگی یک داستان خوب است. این موضوع میتوان منشاء سود و آینده کسب و کار یا سازمانتان باشد.
وقتی نیازهای ساده مان رفع شوند، وارد مرز تحقق خواسته های پیچیده مان می شویم و سنجش این خواسته ها، سخت و فهم آنها دشوار است. که همین بازاریابی را به کاری جذاب تبدیل کرده است. این هم خلاصه ی نصف دیگر این کتاب: وقتی سرگرم داستان سرایی برای افرادی هستید که می خواهند آن را بشنوند، برای گفتن داستانهایی که با واقعیت جور درنمی آیند، وسوسه می شوید. برای گفتن دروغها و فریب ها. این روش داستان سرایی در گذشته خیلی خوب جواب می داد. جوزف مک کارتی با دروغ گفتن دربارهی «خطر کمونیست» به شهرت رسید.
شرکت های آب معدنی در کشورهای توسعه یافته با دروغ درباره ی خلوص محصولات شان در مقایسه با آب شیر، میلیاردها دلار به جیب زدند. قضیه این است که دروغ دیگر جواب نمی دهد. دلیلش هم این است که وقتی داستانی از خودتان سرهم می کنید که در بررسی موشکافانه گندش بالا می آید، مچتان را می گیرند. آن هم سریع. بنابراین، انتصاب معاونی عوام فریب برای رئیس جمهوری، وسوسه انگیز است، ولی طولی نمی کشد واقعیت از داستانی که درباره ی این معاون ساخته اید، سبقت می گیرد.
سرهم کردن داستانی طولانی درباره ی نوعی فناوری یا سیاست های خدمات مشتریان وسوسه انگیز است، ولی وقتی این فناوری و سیاست ها را در واقعیت ببینیم، درباره اش حرف میزنیم و پتهی شما روی آب می افتد. به همین دلیل است که فکر میکنم این کتاب یکی از مهم ترین کتاب هایی است که تا به حال نوشته ام. این کتاب درباره ی دو جنبه ی یک واقعیت همه گیر صحبت می کند، جنبه ای که هر برند، سازمان و کاندیدای موفقی را می سازد و جنبه ای که به ندرت کلمه ای برای توصیف آن داریم.
کتاب همه بازاریابها دروغگو هستند نشان می دهدکه بازاریابی واقعا چطور عمل می کند و چرا صداقت و اعتبار ، بهترین راه بازیابی در میان تمام راه های دیگر است. بازاریاب ها داستان گفتن را اختراع نکردند، بلکه فقط در اینکار متخصص شدند. دلیل اینکه بازاریابهای موفق داستان می گویند، اصرار مشتریان است، زیرا علاقه و شوق برای خرید کردن از طرف کسی که برایمان داستان تعریف می کند کاملا مشهود است.
در واقع مشتریان احساسی را می خرند و یا طلب می کنند که در ارائه خدمات به آنها داده می شود. آنچه در اینجا مهم است، باور مشتریان است. در واقع دلیل اینکه بازاریابهای موفق داستان می گویند، این است که مصرف کنندگان بر آن اصرار دارند. داستان خوب در خور اعتماد است . هیچ بازاریابی برای داستان خود موفق نخواهد بود مگر اینکه آن داستان ، اعتبار و اعتماد کسب کرده باشد.
بازاریاب ها باید بتوانند اعتماد مخاطبانشان را جلب کنند تا داستان آنها دارای اعتبار شود و هرچه کمتر توضیح دهند داستان تاثیر مثبت خود را به صورت قابل قبولی انجام می دهد . زمانی که داستان ،خوب گفته شد در همان لحظه ذهن را مشغول به خود می کند و تأثیر اولیه ای را می گذارد و اتفاق در حال افتادن است و می افتد. ولی باید به این نکته توجه کنید که اگر سعی کنید که همه از داستانتان خوششان بیاید، بدانید که ناموفق هستید.
اگر به کتابهای اقتصاد و بازاریابی علاقه دارید، از کتاب همه بازاریاب ها دروغگو هستند غافل نشوید.
دیدگاه خود را ثبت کنید