عنوان کتاب: گورستان پراگ
نویسنده: اومبرتو اکو
مترجم: فریبا ارجمند
تعداد صفحات کتاب: 572 صفحه
زبان کتاب: فارسی
نوع فایل: PDF (ZIP)
کتاب گورستان پراگ ششمین رمان اومبرتو اکو است که در سال 2010 منتشر شده است.
او در این کتاب به اروپای نیمه دوم قرن نوزدهم میپردازد؛ دورانی پر از مسائل اسرارآمیز و نفرتپراکنیها و توطئهچینیهای سازمانهای مخفی دولتی و غیردولتی که در عرصههای مختلف نژادی و مذهبی و… در جریان است. اقداماتی که نهایتاً زمینهساز فجایع نیمه اول قرن بیستم شدند.
این رمان سرگذشت چندین شخصیت مختلف را روایت میکند. زمان در این رمان بسیار طولانی است و «اکو» برای بیان طولانی بودن آن از زبانی مناسب بهره برده است. موضوع این کتاب درباره فردی است که با سازمانهای اطلاعاتی اروپا قرارداد بسته تا در ماجراهایی که توسعه اروپا را تحت تأثیر قرار میدهند، شرکت داشته باشد.
در کتاب گورستان پراگ با کاپیتان سیمونه در اوخر روزهای زیرکانهاش آشنا میشویم، درست در لحظهای بحرانی، فراموشی کوتاه مدت او را مضطرب و نگران کرده است. در این حال و هوا شروع به نوشتن دفتر خاطراتش می کند. سیمونه دست به کار شده و سعی میکند جزئیات گذشتهاش را به یاد بیاورد تا از این طریق به واقعهای برسد که او را پریشان و دچار فراموشی مقطعی کرده است.
قرن نوزدهم مملو از اتفاقات اسرارآمیز و ناگوار بود: پروندهی دریفوس؛ دسیسهچینیهای متعدد سازمانهای مخفی کشورهای اروپایی، فرقههای ماسونی، توطئهگران یسوعی و دیگر ماجراهایی که اگر حقایقی مستند نبودند باور کردنشان دشوار میشد. قهرمان گورستان پراگ، کاپیتان سیمونه سیمونینی، یک تبهکار تمام و کمال است و همین ویژگی اوست که به او در رسیدن به اهدافش کمک میکند.
زندگیاش را در نقش سردفتری گذراند که اسناد رسمی را به راحتی جعل میکند. شایدم گاهی اوقات خبرچینی برای سرویسهای مخفی را انجام میداد. تنها شخصیت خیالی کتاب گورستان پراگ، شخصیت اصلی آن سیمونه سیمونینی است. پدربزرگش، کاپیتان سیمونینی، ساختگی نیست، حتی اگر در تاریخ فقط به عنوان نویسندهی اسرارآمیز نامه به پدر روحانی باروئل شناخته شده باشد.
در کتاب گورستان پراگ، راوی به خوبی میداند که در توالی نسبتاً آشفتهی طرح دفترهای خاطراتی که اینجا بازگو شد (جلو و عقب رفتن در زمان، استفاده از چیزی که سینماگران آن را فلاشبک مینامند)، ممکن است در دنبال کردن پیشرفت خطی وقایع، از تولد سیمونینی تا پایان دفتر خاطراتش، مشکل باشد. این عدم تعادل مرگبار بین قصه و طرح است یا حتی بدتر، آنطور که فرمالیستهای روسی (همه یهودی) میگفتند، بین ماده خام داستان و نحوهی سازماندهی داستان.
اغلب جهت پیدا کردن راه در این داستان، نیازمند دیدی عمیق و توانا است تا در جزئیات سردرگم نشویم و باید بتوان در هر حال از قصه لذت ببریم. با این همه، بهخاطر خوانندهی بیش از حد باریکبین یا خوانندهای که حضور ذهن چندانی ندارد، اینجا جدولی هست که رابطهی بین دو سطح را نشان میدهد.
گفته می شد آمریکایی ها کابینی سربسته اختراع کرده اند که با استفاده از نوعی پیستون آبی مردم را به طبقات بالای ساختمان ها می برد و از حالا خبر می رسید که یکی از پیستونها غروب شنبه ای از کار افتاده و آدمها دو شب بدون هوا، چه برسد به آب و غذا، در جعبه گیر افتاده بودند و صبح دوشنبه مرده پیدا شده بودند. با این حال، همه وعده ی زندگی راحت تر را باور کرده بودند. آدمها می توانستند با ماشینی از راه دور با هم حرف بزنند؛ با دیگری، می توانستند مکانیکی، بدون قلم، بنویسند.
آیا دیگر سند اصلی باقی خواهد ماند که جعل شود؟ مردم با شگفتی به ویترین عطرفروشهایی خیره می شدند که معجزهی خاصیت نیروبخش شیره ی کاهو برای پوست، نوعی احیاکننده ی مو حاوی گنه گنه، کرم پمپادور با آب موز، شیر نارگیل، پودر برنج و بنفشه های پارما را تبلیغ می کردند؛ که همه برای این ساخته می شدند تا زنان هرزه را جذاب تر کنند، اما حالا حتی در دسترس دختران دوزنده هم بودند، دخترانی که داشتند بدل به زنانی می شدند که خرجشان را مردی می داد که همسرشان نبود…
چون بسیاری از شرکتهای تولید کننده ی لباس داشتند چرخ خیاطی را باب می کردند، که کارشان را از آنها می گرفت. تنها اختراع جالب دوران اخیر اسبابی است چینی که به شما اجازه میدهد نشسته قضای حاجت کنید. به هرحال حتى من هم نفهمیده بودم که این هیجانی آشکار نشانه ی پایان امپراتوری است.
شخصیت محوری کتاب گورستان پراگ تحت تأثیر آموزههای پدربزرگش از یهودیان تنفر دارد و آنها را افرادی میپندارد که مدام در حال توطئه کردن علیه دیگران هستند. سیمونینی بر اساس اعتقادات پدربزرگش از رفتن به مدرسه منع میشود و در خانه زیر نظر کشیشان یسوعی آموزش میبیند. پدرش که در مخالفت با پدربزرگش به جریانات جمهوریخواه پیوسته است با او در مورد توطئهچینی یسوعیان صحبت میکند.
داستانهایی که او میخواند متأثر از فضای غالب آن دوره به همین مسائل آغشته است؛ مثلاً پاورقیهای اوژن سو یا ژوزف بالساموی آلکساندر دوما. همه اینها دست به دست هم میدهند و از او فردی توطئهاندیش میسازند که پایبند هیچ ارزش اخلاقی نیست. در واقع یکی از آن شخصیتهای پلید عالم ادبیات است که جان و مال دیگران چندان اهمیتی برای او ندارد. جالب است بدانید که او از زنان وحشت دارد (شاید همپایه یهودیان!) و در عوض انگار تمام علایق و غرایز جسمانیاش بر «غذا» تمرکز یافته است ولذا در این زمینه توصیفاتی جالب و پر از جزئیات دقیق دارد.
نکته مهم و جالب در مورد این داستان واقعی بودن اکثر شخصیتهای آن است و این یکی از نقاط قوت داستان است. تنها شخصیت خیالی کتاب گورستان پراگ، سیمونه است و دیگران شخصیتهای واقعی هستند.
دیدگاه خود را ثبت کنید