PDF رمان زیتون نویسنده الناز پاکپور(best) ژانر عاشقانه و اجتماعی
#زیتون
✏️نویسنده: beste
🖇ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
📄خلاصه:
داستان زیتون..راجع به یه دختره بسیار محکم و با اراده و موفقه..که برای آجر به آجر زندگیش تمام تلاشش رو کرده…
کمال طلبه…دنیا دیده است…
واینکه داخل داستان مرتبا در حاله مرور خاطراتشه..خاطراتی که نشون می ده که چه طور به موقعیتی که الان هست رسیده….
اززبان نویسنده رمان:
شخصیت های این داستان وقتی تو ذهنم اومدن …قسمت پر رنگش مربوط به شخصیت اول دختر داستان بود…
باده داستان من دختر سر سختیه..عاقل.. تحصیل کرده و دنیا دیده است..رفتارهاش بر اساس سنش و موقعیت اجتماعیشه…داستان زندگیش با یه گذاشتن و رفتن شروع می شه با یه تصمیم بزرگ..اون مبارزه کرده برای بودن..برای نفس کشیدن برای زن بودن…
برای آجر به آجر زندگی که داره زحمت کشیده..مبارزه کرده و در کنار این مبارزه هیچ وقت از خودش نگذشته…..
امیدوارم داستانش براتون جذاب باشه…و اینکه چرا اسم داستان زیتونه خوب به چند دلیل که برای خودم توجیح پذیره امیدوارم برای شما هم همین طور باشه : زیتون در یونان قدیم نماد آشتی با خود و دیگرانه ؛ زیتون در کشورهای حوزه بالکان و ترکیه مزه باده یا همون ش ر ا ب ؛ و اینکه زیتون در ابتدا تلخه و لی وقتی بهش عادت می کنی نمی تونیتو ازش دل بکنی درست مثل باده داستان من…پایان خوش
داستان باده من از شروع در نقطه پایانی آغاز میشه از همون جایی که باده برای زن بودن ، نفس کشیدن ، بودن ، اون جا رو ترک کرده .
باده تلخ و شیرین ، آرام و طوفانی ، مستقل و وابسته است پر از تناقض و پر از زیبایی .
برای باده همه چیز در شهر آبی رنگ شکل میگیره و در شهری خاکستری به نقطه اوج میرسه ….
دیدگاه خود را ثبت کنید