تحقیق درباره اصول اخلاق در مشاوره در 6 صفحه فایل word قابل ویرایش
اصول اخلاق حرفه ای در مشاوره
1. خودمختاری مراجع: این اصل بدین معناست که مراجع در انتخاب، ادامه و پایان بخشیدن به جریان مشاوره کاملا آزاد است و هیچ فرد حقیقی یا حقوقی نباید او را نسبت به دریافت خدمات مشاوره مجبور کند. هرچند در فرهنگ ما رایج است که معمولا والدین مراجع یا همسر وی برای دریافت خدمات مشاوره اقدام می کند و معمولا با مراجعانی روبرو هستیم که در ابتدای مشاوره یا درمان از مقاومت نسبی برخوردارند.
دراینجا شایسته است این سئوال مهم مطرح گردد که: «آیا در شرایط تنش زا و زمانی که فرد درگیر مشکلات متعددی است آیا وی به تنهایی قادر به تشخیص تصمیم درست مبنی بر استفاده یا عدم استفاده از خدمات مشاوره ای است؟». به ویژه زمانی که حتی از سوی اطرافیان مورد تمسخر، طرد یا سایر مصادیق سوء رفتار قرار گرفته است. بطور حتم پاسخ، منفی است و ما شاهد نتایج بسیار اسفناکی برای آن دسته از افراد هستیم که در چرخه رفتارهای معیوب خود گیر کرده اند و قادر به کمک گرفتن از دیگران نیستند و به بیان بهتر هنر کمک خواستن را بلد نیستند. به نظر می رسد برای تضمین سودمندی خدمات مشاوره ای بهتر باشد که فرهنگ کمک رسانی بیش از پیش مورد تبلیغ و اشاعه قرار گیرد و همگان نسبت به دریافت خدمات یاورانه مورد ترغیب واقع شوند.
اصل خودمختاری بدین معناست که صرفنظر از هرگونه شرایطی که مراجع درگیر آن است هیچ فردی نباید وی را در ارتباط با تغییر در شرایط اضطرار قرار دهد. مراجع بایستی فرصت تفکر و تصمیم گیری را برای خود خلق کند و ما روان شناسان و مشاوران مهم تر از نقش حرفه ای دارای نقش انسانی و یاورانه هستیم و می توانیم با ثبات در رفتارهای مثبت خودمان در موقعیت های مختلف زندگی مبلغ خوبی برای گرایش افراد به استفاده از خدمات حرفه ای باشیم.
2. سودمندی: این اصل از اصول اخلاق حرفه ای بدین معناست که تمام فعالیت ها و خدمات مشاوره ای بایستی در جهت خیر و صلاح مراجع باشد و هرگز نبایستی نسبت به آنچه که در جهت رشد و شکوفایی مراجع است کوتاهی کرد. اصولا مشاوران نیاز دارند که به تمام رفتارهای خودشان نظارت داشته باشند تا از تاثیری که بر مراجع خود می گذارند آگاه باشند. از این جهت ارزش های مراجع، باورهای او نسبت به موضوعات اساسی زندگی و تصمیمی که در نهایت اتخاذ می کند به ارزش ها و باورها و تصمیم های مشاور ارجحیت دارد. وظیفه ما این نیست که بطور بیمارگونه مراجع را وادار به پذیرش پیشنهادات، توصیه ها یا تکالیف خودمان کنیم بلکه وظیفه ما معرفی مناسب ترین نقشه راهبردی است و اینکه وی را ترغیب به انجام دادن و قرار گرفتن در مسیر جدیدی کنیم که برایش تضمین کننده سلامتی و شکوفایی است.
دیدگاه خود را ثبت کنید