مقایسه بین ورزشکاران مختلف در سطح جهانی تفاوت های قابل توجهی را در ابعاد فیزیکی، بین ورزش ها و همچنین در همان ورزش نشان می دهد. عملکردهای روانی حرکتی مانند هماهنگی، انعطاف پذیری و زمان بندی شباهت های بیشتری را نشان می دهند. در مورد تجهیزات ذهنی هم همینطور است. یک ورزشکار خوب نسبت به همکار متوسطترش، سرسختی ذهنی و ثبات عاطفی بیشتری دارد.
این بینش که ورزش بسیار بیشتر از قدرت عضلانی، آماده سازی و مهارت فنی است، یک دیدگاه قدیمی است. امروزه بیشتر مربیان و ورزشکاران به خوبی میدانند که ویژگیها و تواناییهای روانشناختی بهویژه در ورزشهای رقابتی نقش بسزایی دارند.
با این حال، این بینش اغلب با دیدگاه منفعلانه در مورد مهارت های ذهنی ترکیب می شود. برخی از ورزشکاران آنچه را که لازم است دارند، برخی دیگر ندارند.
در گوشه گوشه منتظر بمانند، دیگران نیز همان استعداد فیزیکی را دارند، اما نبود تجهیزات ذهنی مناسب عامل تعیین کننده خواهد بود.
این دیدگاه بیانگر رویکردی بسیار بدبینانه به طبیعت انسان است و به افراد به عنوان دیدگاه رشد و زبان یادگیری و توسعه نگاه می کند. با یک سوال شروع می شود: "من باید به چه نوع فردی تبدیل شوم تا از منابعم استفاده کنم و به اهدافم برسم؟" این دیدگاه به مرزها و محدودیتها در پرتو «پیشگوییهای خودشکوفایی» و تسلط و خویشتنداری مینگرد.
نقطه "سیستم های جایگزین کنترل". بر مسئولیت های فردی و همچنین بر امکانات شخصی تأکید می کند…..
دیدگاه خود را ثبت کنید