رمان احساس سرد اثر عسل بمانی می باشد. کتاب احساس سرد رمانی عاشقانه و غمگین است.
دخترک آرام و با قلبی شکسته به ساعت نگاه میکرد ساعت 1شب بود اما هنوز نیامده دخترک بیچاره چقدر خود را برای اعتراف به دوست داشتن آراسته بود و چه خیال خامی که آن مرد علاقه ای بهش داشته باشد با صورتی پر از اشک و چشمانی که به سرخی میزد از زمین بلند شد به سمت آشپزخانه رفت و غذاهای که آماده کرده بود را داخل سطل زباله ریخت.
آن کیک را که برای آن کلی زحمت کشیده بود را داخل سطل آشغال پرت کرد و با قلبی شکسته به اتاقش رفت با ناز گونه ی آرمان را گلگون میکند و با قدم هایی آرام به سمت اتاق می رود
لباس هایش را می پوشد و از اتاق خارج میشود به سمت آرمان میرود آرمان لبخندی به زیبایی عشقش میزند و دستش را میگیرد و پس خداحافظی با دوستان از مهمانی خارج میشوند و به سوی ماشین آرمان میروند در را برای ترنم باز میکند و بعد از نشستن او به سمت دیگر ماشین میرود و می نشیند استارت میزند و حرکت میکند.
دخترک با همان لباس به سمت حمام میرود و زیر آب سرد می ایستاد پس از مدتی به خود می آید و حمام میکند حوله ی کوتاه صورتی خود را می پوشد و از حمام بیرون می اید نگاهی به ساعت می اندازد و باز بغض گلویش را میگیرد ساعت 2نصفه شب است
اما هنوز شوهرش نیامده یعنی آن مرد یک در صد هم نگرانش نیست با همان حوله و موهای خیس خود را بروی تخت می اندازد و خود پاهایش را در شکمش جمع میکند و چشمانش را می بندد پس از مدتی دخترک به خواب فرو می رود دستم ناخوداگاه به سمت موهایش کشیده میشود دستم به موهایش میخورد از خیسی موهایش باز عصبی میشوم این دختر اصلا مواظب خودش نیست...
دیدگاه خود را ثبت کنید