فرمت فایل: PDF
ژانر: #عاشقانه
نویسنده: #مهرشاد_لسانی
خلاصه :
همتای قصه ما مثل دخترهای بالاشهری، زیبا و بینی عمل کرده و برنزه، بی همتا نیست! اتفاقا لنگه زیاد دارد...بیتا نیست! تا دارد...آن هم بسیار...
دختریست معمولی با خواسته های معمولی که شاید اوج آرزوی همسن و سالانش باشد... او جزیی از این شهر درندشت و بی در و پیکر است... شهری که گاهی آنقدر سیاه و هیولا می شود که آدمهایش را مثل شب در خود فرو می برد و می بلعد... شهری که برخی اوقات به آن می گویند شهر وحشت! همتا در یک گوشه از این شهر پر آشوب زندگی می کند... کار می کند... با آدمهای دور و برش تقابل دارد... گاهی دلش می شکند اما... همیشه غیرمنتظره ها زندگی آدمها را میسازند... زندگی همتای قصه ما هم دستخوش اتفاقات و غیرمنتظره هاست... وقتی دل می بندد، نمی داند که نباید دل ببندد... وقتی می شکند، رنگ سیاه بر تن میکند... رنگی که او را چلـــه نشیـــن میکند.
دیدگاه خود را ثبت کنید