در بخشی از کتاب رمان برای ماهور میخوانیم:
«ماهور تو فکر میکنی آدم اگر به راه دلش برود و بعد پشیمان بشود بهتر است یا اینکه به راه عقلش برود و حسرت آنچه قلبش می خواست را بخورد؟
من از این میترسم که روزی عشق در من بمیرد! میترسم امروز اگر به دلایل احساسی و یا به خاطر پوپک، کیهان را از دست بدهم، بعدها پشیمان بشوم.
ماهور من از پشیمانی میترسم، من از آن روزی که قلبت را و احساست را نفرین میکنی واهمه دارم!»
دیدگاه خود را ثبت کنید