مسائل و معضلاتی که نوجوانان و به خصوص سیاه پوستان در زندگی با آن درگیر هستند از جمله موضوعات اصلی کتاب های او است. به همین دلیل هم در میان نوجوانان و هم در میان معلمان طرفدارهای زیادی دارد. او در سال ۲۰۱۲ به عنوان سفیر ملی ادبیات نوجوان انتخاب شد. همچنین پنچ بار موفق شد تا جایزه کارتاکینگ برای نویسندگان آفریقایی آمریکایی را از آن خود کند. والتر دین مایرز یکم ژوئیه ۲۰۱۴ از دنیا رفت.
اگر می خواهید رمانی دلهره آور و مهیج بخوانید، کتاب دیو، را از دست ندهید. استیو هارمون سیاه پوست به جرم قتل در زندان است. او شانزده سال بیشتر ندارد و شاید تا آخر عمر آنجا بماند. حالا باید تا زمان دادگاهش صبر کند و ببیند که نتیجه محاکمه چیست. اما خودش که میداند بیگناه است نمی تواند با زندان، فضای وحشتناک آن و همچنین رفتارهای خشونت باری که هر روز با آنها مواجه میشود، کنار بیاید.
استیو که قبل از به زندان افتادنش در مدرسه فیلم سازی درس میخواند، تصمیم میگیرد از زندگیاش در زندان، فیلمنامهای بنویسد. چون تجربهای که او از سر میگذارند به هیچ وجه شبیه چیزهایی که تا به حال در فیلمها دیده است، نیست. هیچ چیزِ حضور داشتن در کنار غریبهها برای او عادی نشده است. استیو دفترچهای را که دادستان به او داده است برمیدارد و فیلمنامه زندگی خودش را در آن مینویسد. با همان نامی که دادستان به او داده است: دیو!
کتاب دیو، جایزه مایکل ال پرینتز سال ۲۰۰۰ و دیپلم افتخار جایزه کارتاکینگ را از آن خود کرده است. علاوه بر این در سال ۲۰۰۱ نامزد جایزه کتاب رودآیلند شد و در سال ۲۰۰۵ برای جایزه لینکلن نامزد شد. این کتاب همچنین نامزد جایزه بین المللی کتاب سال ۱۹۹۹ هم بوده است. این رمان را به تمام نوجوانان و همچنین کسانی که به داستان هایی با درونمایه اجتماعی و مبارزه با تبعیض نژادی علاقه دارند، پیشنهاد میکنیم.
دوشیزه ابراین قبل از رفتن به من گفت حواسم باشد چیزی را که نمی خواهم دادستان بفهمد در دفترم ننویسم. از دوشیزه ابراین پرسیدم تعطیلات آخر هفته میخواهد چه کار کند؟ اول نگاه عجیبی به من کرد، بعد گفت احتمالاً به تماشای مسابقه خواهرزاده اش میرود. گفت: معذرت میخوام منظورم این نیست که برای اینکه به مسابقه برسم میخوام تو رو ول کنم و برم، بعد بهم لبخند زد.
یک آن تعجب کردم که واقعاً یک لبخند چه معنی هایی که نمی تواند داشته باشد. دوشیزه ابراین ماند. کمی صحبت کردیم، احساس کردم اصلاً دلم نمی خواهد برود، وقتی از او پرسیدم تا به حال چند دفعه به دادگاه آمده لبهایش را جمع کرد و گفت: «خیلی.» به نظر او من گناهکارم. مطمئنم که به نظر او من گناهکارم. وقتی باهم روی نیمکتی که برای ما تعیین کرده اند مینشینیم این را حس میکنم هر چیزی را که بین ما رد و بدل میشود یادداشت میکند.
بعدِ تمام اینها با هر چیزی که دیگران در مورد من میگویند او را به این نتیجه می رسانند که من گناهکارم. به او گفتم: «من گناهکار نیستم.» اما گفت: «نه باید بگی من این کار رو نکردم.» من هم گفتم: «من این کار رو نکردم» سان ست دیروز حکمش را گرفت: «گناهکار» میگفت: «رفیق، زندگی واقعی من اینجاست، اینجا تو زندون، من خودم میدونم جرم کرده ام. حالام باس حبسش رو بکشم، اینکه مهم نیس؛ اصلاً مهم نیس، فوقش هفت تا یا ده تا بهم بدن.
با تخفیفش میشه پنج تا و نصفی تو یه چشم به هم زدن تمومه رفیق! کگم هم نمی گزه.» دارد بزرگتر میشود. اول فقط از اینکه شبها مرا بزنند یا اذیتم کنند می ترسیدم. مثل این بود که یک توپ کوچک توی شکمم باشد. حالا که همه اش فکر میکنم یعنی چقدر به من میدهند، احساس میکنم این توپ بزرگتر شده. مجازات ارتکاب به قتل بیست و پنج سال است که با تخفیفش میشود دست کم بیست سال.
من نمیتوانم بیست سال اینجا باشم. واقعاً نمی توانم. اینجا همه در مورد اینکه چطور حال یکی را بگیرند صحبت میکنند یا اینکه چرا اینجا هستند. فکر و ذکرشان فقط همین است؛ که البته تمام فکر من هم همین است مگر من چه کار کرده ام؟ فقط رفتم توی داروخانه تا یک آدامس نعنایی بخرم و بعد آمدم بیرون. آخر این کار چه اشکالی دارد؟ من آقای نزبیت را نکشته ام!
کتاب دیو اولین بار در سال 1999 منتشر شد. پسری شانزده ساله به نام «استیو هارمون» به اتهام قتل، در محاکمه به سر می برد. صاحب داروخانه ای در «هارلم» مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد، و حالا گفته می شود «استیو» در این ماجرا نقش داشته است.
«استیو» که یک فیلسماز آماتور است، برای مقابله با رویدادهای وحشتناکی که او را در زندگی اش اسیر کرده اند، تصمیم می گیرد محاکمه اش را به یک فیلمنامه تبدیل کند. او همه چیز را صحنه به صحنه می نویسد:
داستانی در مورد اینکه چگونه زندگی اش در یک لحظه واژگون شد. اما علیرغم تلاش های او، مرز میان واقعیت و وهم در هم می آمیزد تا جایی که «استیو» دیگر نمی داند خودش چه کسی است و حقیقت چیست.
کتاب دیو، تصویری شگفت انگیز از مردی جوان در جدال با وجدانش است و خواندنش برای همگان لذتبخش خواهد بود.
دیدگاه خود را ثبت کنید