موضوع رمان سه خواهر شیطون: عاشقانه ، طنز
نویسنده: پ.م
فرمت : PDF
قسمتی از رمان سه خواهر شیطون
“ملودی”
کانالای ماهواره رو بالا و پایین می کردم که مامان اومد و کنارم روی مبل نشست.
زدم شبکه ی پی ام سی تا یکم آهنگ گوش بدم.
یهو آهنگ ممنوع از تتلو پخش شد.
” آدم بی رگ بی خاصیته “
یهو مامان دستمو گرفت و گفت:
_ مثل بابات! بابات هم بی رگه هم بی خاصیت!
خندم گرفت ولی کنترلش کردم! امروز با هم قهر کرده بودن و مامان داشت اینجوری حرف میزد!
وگرنه که عاشق هم بودن!
” مثل شوته تو تیرک هه واسه اینکه پشت هم نیستیم سره بردن همو می پیچیم ولی دیگه این کارا ممنوع ممنوعه، دیدن صورتی که سال ها مایه ننگ تن بوده ممنوعه، اون که دو رنگه و پره عقده و کمبوده گناه و فکره بهش ممنوع اصن با ادم بد چشم تو چشم ممنوع “
مامان_ دیگه با عمه ات اینا چشم تو چشم نمیشم! والا.
مگه نمی بینی میگه ممنوعه؟!
دیدم الان کل جد و آبادم رو به باد فحش می گیره واسه همین کانال رو عوض کردم.
مامان_ راستی ملودی و ملینا کجان؟
پوکر فیس نگاش کردمو گفتم:
_ مامان من ملودیم! تو هم نمی تونی تشخیص بدی؟!…
دیدگاه خود را ثبت کنید