فرمت فایل: PDF/ تعداد صفحات: ۱۴۶
پرسش های بنیادین زیادی است که پژوهندگان را شیفته پژوهش در وجوه مشترک ادبیات و زبان کرده است. از جمله این که ادبیات چیست؟ چگونه سخن ادبی از دیگرگونههای سخن جدا میشود؟ سبک چیست؟ رابطه زبان، ادبیات و جامعه چیست؟ بیشترین پاسخ به این پرسشها را به مدد دانش سبکشناسی که میانجی پژوهشهای زبانشناسی و ادبیات است میتوان پاسخ داد.
سبکشناسی از ميان گونههای كاربرد زبان، بیش از همه به زبان در ادبیات توجه نشان میدهد و بخش عمده پژوهشها در این شاخه مطالعاتی برشناساییِ سبکهای ادبی، زبان شخصی و فردیتِ خلاقِ مؤلف متمرکز است. این تمرکز از آن روست که هنر (در بحث ما ادبيات)، مجال گسترده و شایستهای برای تبلور فرديت فراهم می سازد؛ هنر در ماندگارترین صورتش قلمرو خلاقیت فردی و زمینه ظهور فرديت است. از این رو طبیعی است که گونهگونی سبك در هنر و بویژه در ادبیات بيش از ديگر زمینههای زندگی آدمی باشد.
سبکشناسی، موفقترين عملکرد خود را در قلمرو سبکهای فردی تجربه میکند و دقيقترين اطلاعات مربوط به مؤلف و فرديت، عقيده، ذهنيت، احساسات، عواطف و باورهای او را در اختيار پژوهشگران نقد ادبی، تاريخ ادبيات، روانشناسی و جامعهشناسی قرار میدهد.
دانش زبانشناسی، پژوهش در زبان واقعی (literal) و نقش و کاربرد آن را وجهه همت خویش ساخته است و کمتر به مطالعة نقش ادبی و کاربردهای زبان مجازی (figurative language) علاقه نشان میدهد؛ اما سبکشناسی در واقع گونهای از تحليل ادبي است كه با تکیه بر روشهای زبانشناسی، جنبههای مؤثر زبان مجازی و زیباییهای صور زباني را در کانون توجه خود قرار میدهد و به زبان پيچيده و نفيس ادبی بیش از زبان ساده علاقه نشان میدهد.
هم زبانشناس و هم پژوهشگر ادبي، سبك را به مطالعه میگيرند و شیوههای وسواسآمیز و دقیقی در سنجش جزئيات زبانی به کارمیبندند؛ اما رويكرد این دو متفاوت است. زبانشناس، سبك را به هدف تعيين الگوهاي كاربرد زبان در گفتار و نوشتار تحليل ميكند و هدف وی از بررسيهای دقيق، تشخيص و طبقهبندی عناصر زبانی بهكار رفته در متن است. اما سبكشناس ادبي، غالباً تحليل سبك را با هدف تحلیل رابطة فرم و محتواي متن و شناسايي كيفيات زيبايی شناسيك آن انجام میدهد، تا برای نقد و تفسير و نهایتاً ارزيابي متن، دادههای دقیق علمی فراهم آورد. به همین دلیل سبکشناسی ادبی براي روشن کردن زمینه و مادة کار خود، در گام نخست سبك ادبي را از گونة کاربردی زبان جدا میکند. یعنی تفاوت «كاربرد زبان در ادبيات» را با «كاربرد زبان در ارتباطات و علم» به بحث میگذارد.
دیدگاه خود را ثبت کنید