رمان قدیسه ی ناپاک از کوثر شاهینی فر نسخه کامل جلد اول و دوم
موضوع رمان : عاشقانه، اربابی
تعداد صفحات : جلد اول 296 صفحه – جلد دوم 805 صفحه
خلاصه رمان : همسر دوم خان دهکده ای دور افتاده که به سنگسار محکوم شده است.
محکوم هست به خیانتی که یادش نمی آید و سردار مردی که می خواهد انتقام این خیانت را بگیرد و تا مرگ همسر خان پیش می رود!
از طرفی برادر هوویش او را دوست دارد و در میان این دردسرهای بزرگ و کوچک همسر خان عاشق او می شود و…
قسمتی از داستان رمان قدیسه ی ناپاک (جلد اول و دوم)
بی آبرو، امروز خودم می کشمت.
چشم هام سیاهی میره، پوست سرم انگاری که می خواد از جمجمه جدا بشه، شاید وقتشه بمیرم که تموم بشه، مشتاقم اما این درد منو نمی کشه فقط عذاب میده!
اینکه دسته ی موهام رو دور دستش پیچیده و منو روی زمین می کشه درد داره.
زمینی که جز سنگ و کلوخ چیزی نداره و درون بدنم فرو می رود.
صدای گریه زنانه ای میاد، صدای شیون، صدای ناسزا، زمزمه هایی که دردش بیشتر مغز استخونم رو نشونه رفته.
یک عده آدم با لباس های محلی، صدای دیشبی تو سرم می پیچه، که به خاطر آبرو باید سنگسار بشم، دلم برای خودم می سوزه.
یک صدای مردانه دیگر قلبم رو خراش میده:
بی حیا، از اولشم نباید برمی گشتی.
نمی دونم صاحب این صدا کیه، سرم گیجه، خودم گیجه گیجم!
چشم های ورم کرده ام موهای کشیده شدم، نمی دونم هر دو دستم رو بند دست مردانه ای کنم که به موهام بنده یا نگه دارم جلوی برآمدگی شکمم؟
بچه ام، همه چیزم، می خوام کمی کم بکنم این درد رو اما کم نمیشه…
دیدگاه خود را ثبت کنید