چه می گویم حتی فیلسوفانی که می کوشند نظامهایی پدید آورند که فرض می شود یک بار و جاودان معنی عالم را معین سازد از یاد می برند که هر کلمه که به کار می برند فرض است و هر فرض تجرید.
تجرید به حکم تعریف واقعیت نیست بل چیزی است که ما در اندیشیدن خود به عنوان معین از آن استفاده می کنیم. در نتیجه دانش ما بر واقعیت مجموعه ای از فرضیات است که واقعیت نیستند.
از این روی اگر مرا به برگزیدن یکی از دو فرض مختارسازند این که با واقعیت حقیقی است یا دانشی که ما از آن داریم چنانست -هرآینه فرض نخست را اختیار می کنیم.بدین شرط که قبول داشته باشیم تاریخ چیزی بیش از اراوه ذهنی رویدادها نمی تواند باشد و این خود در مورد حقیقت را از آن مستثنا می سازد.
دیدگاه خود را ثبت کنید