چکیده:
اقتصاد شهری بر مبنای تقاطع جغرافیا و اقتصاد تعریف می شود. اقتصاد به بررسی انتخاب های افراد با توجه به منابع کمیاب می پردازد. در حالی که خانوارها انتخاب های خود را به منظورحداکثر کردن مطلوبیت شکل می دهند و بنگاه ها حداکثر کردن سود را مبنای تصمیم گیری هایشان قرار می دهند. جغرافیدان ها با پاسخ به این پرسش که فعالیت های مختلف در کجاها شکل می گیرند، به مطالعه نحوه استقرار اشیاء در فضا می پردازند. اقتصاد شهری، اقتصاد و جغرافیا را به یکدیگر پیوند داده و به بررسی انتخاب های جغرافیایی یا مکانی خانوارهای حداکثرکننده مطلوبیت و بنگاه های حداکثرکننده سود می پردازد. به علاوه اقتصاد شهری، ناکارآمدی های انتخاب های مکانی را تشخیص داده و سیاست های عمومی جایگزین جهت گسترش انتخاب های کارآ را مورد بررسی قرار می دهد.
عوامل موثر بر کاربری مدلهای اقتصاد شهری در کشورهای درحال توسعه شامل بازار رسمی و غیررسمی کار و اشتغال، حمل و نقل، نسبت عوامل تولید، انتخاب مکان سکونتی و نقش دولت است . تصمیمات خانوارها و بنگاه ها در زمینه مکانیابی در درون شهرها به مثابه نیروهای بازار، سبب ایجاد شهرهایی با اندازه ها و ساختارهای اقتصادی مختلف می گردد. در این حوزه بدنبال پاسخ به این پرسش ها هستیم که چرا شهرها بوجود می آیند و چرا بعضی شهرها بزرگ و برخی دیگر کوچک هستند.
چالشی که بسیاری از شهرها بویژه شهرهای کوچک تر با آن مواجه اند، رسیدن به منابع درآمدی باثبات و اقتصاد شهری پایدار است. امروزه بدلیل مشکلات کلان اقتصادی که کشور با آن مواجه است، مدیریت شهرها را نیز با مشکلاتی موجه کرده است. شهرهای بزرگتر بدلیل ویژگی هایی که دارند، نسبت به شهرهای کوچک تر مقاومت آسیب کمتری از این وضعیت می بینند. پایداری اقتصادی شهری و درآمد شهرداری ها آنقدر مهم است که توجیه بود یا نبود سازمانی باعنوان شهرداری را در برخی شهرهای کوچک تحت الشعاع قرار داده است. بنابراین باید عوامل مهمی که به پایدارسازی اقتصاد شهرها کمک می کند شناسایی شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید