داستان پسری را روایت میکند که نابینا به دنیا آمده و اشتیاقی که به دیدن دنیای پیرامونش دارد، او را به کارهای مختلف وامیدارد.پتروس در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمد. پدر و مادرش از همان بدو تولد متوجه نابینایی او نشدند. زمان گذشت و بعد مشخص شد که پسرشان نابینا متولد شده است. پتروس بزرگ و بزرگتر میشود و به ساز نی و نواختن آن علاقه پیدا میکند، در همین حین صدای پیانو زدن مادرش نیز توجه او را جلب میکند.
دیدگاه خود را ثبت کنید