سمفونی پاستورال از شبی زمستانی آغاز میشود. کشیش منطقه بر بالین پیرزنی محتضر فراخوانده میشود که ازقضا ناشنوا هم است و درمییابد دختر نابینای نوجوانی به نام «ژرترود» همراه او زندگی میکند که تا به حال با هیچ کسی حرف نزده و حال دخترک به قدری وخیم است که بهجای حرف زدن، تنها اصواتی شبیه حیوانات از خود درمیآورد.
دیدگاه خود را ثبت کنید