داستان پسری ۱۶ ساله به نام جیکوب است. او در کودکی مبهوت داستانهای پدربزرگش بوده. پدربزرگش در زمان جنگ جهانی دوم، از دست هیولاهای آدمخوار نجات مییابد و مدتی را با بچههایی خاص در خانهای مرموز زندگی میکند. پس از مرگ پدربزرگش و در پی فاجعهای خانوادگی، جیکوب به جزیرهای پرت و دورافتاده در سواحل ولز میرود. با دنبال کردن سرنخهایی برای کشف گذشتهی عجیب و غریب پدربزرگش، به یتیمخانهی مخروبهای راه پیدا میکند. جیکوب به زودی میفهمد که بچههای خانم پریگرین چیزی بیشتر از خاص بودهاند، شاید لغت خطرناک برای آنان مناسبتر باشد؛ شاید قرنطینه کردن آنها در آن جزیرهی دورافتاده به صلاح همه بوده است و شاید آنها هرچند که غیر ممکن به نظر میرسد، هنوز زنده باشند.-عالیه، فیلمشم ساختن شاید یجورایی شبیه دنیای هری پاتره از لحاظ فانتزی بودن.
دیدگاه خود را ثبت کنید