کتاب سعادت زناشویی روایتگر ازدواج یک دختر جوان با مردی با تفاوت سنی 19 سال است.داستان این کتاب از جایی شروع میشود که دو خواهر به نامهای ماشا و سونیا مادر خود را از دست میدهند و مدتی پس از آن مردی به نام سرگی که از دوستان قدیمی پدر این دو دختر است برای نگهداری و اداره امور این دو دختر به خانه آنها میآید. پس از گذشت زمانی کوتاه، رابطهای عاشقانه میان ماشا 17 ساله و سرگی 36 ساله به وجود میآید؛ بنابراین این دو باهم ازدواج میکنند.
در ابتدا شاهد شور عشق میان سرگی و ماشا هستیم، اما با گذشت زمان عشق میان آنها کمرنگ میشود، زیرا سرگی در آستانه 40 سالگی است و به مقتضای سن خود به دنبال آرامش وزندگی بیدغدغه است و در طرف مقابل ماشا در آستانه 20 سالگی و در اوج شور و هیجان است. سرگی به هیچ وجه ماشا را محدود نمیکند و به او اجازه میدهد هر کاری که دوست دارد انجام دهد. ماشا نیز به مهمانیها مختلفی میرود و در یکی از این مهمانیها با مردی ایتالیایی آشنا میشود…
برخی از کارشناسان معتقدند که لئو تولستوی داستان کتاب سعادت زناشویی را از زندگی خود نوشته است، زیرا او نیز همانند شخصیت اصلی داستان با همسرش تفاوت سنی بالایی داشت و همچون این شخصیت به دنبال ساده زیستی و بهدوراز هرگونه تجملگرایی بود. رمان سعادت زناشویی را می توان به عنوان آخرین اثر این نویسنده برشمرد. از نظر نویسنده، این کتاب یک افشاگری شرمآور است.
دیدگاه خود را ثبت کنید