📖خانه ادریسیها
نویسنده: غزاله علیزاده
غزاله علیزاده، زندگیاش را بدون نوشتن، منقطع و آشفته درک میکرد، برای آنکه آنقدر در نقش نویسندگیاش فرو رفته بود که هویت و وجود خود را جدای از نوشتن نمیدید، او چنان خودش را با نوشتن درآمیخته بود، که دچار خودفریبی یا فراموشی خود شده بود. غزاله علیزاده نویسندهی رمان معروف خانهی ادریسیها سرانجام در سال ۱۳۷۵ خودش را حلقآویز کرد...ادریسیها ساکنان نخستین خانه هستند: مادربزرگ یا خانم ادریسیها یا زلیخا، لقا (دختر میانسال خانم ادریسیها که سالهای زندگانی اش را به تنهایی و به دور از مردها به سر بردهاست)، وهاب (نوه پسری خانم ادریسیها که درسش را در خارج از کشور گذراندهاست و پس از سفر در جستجوی رحیلا بازگشتهاست). هر سه خود را در خانه و خاطرات خیلی دورشان زندانی کردهاند. هرگز خانه را ترک نکردهاند و به گفته وهاب آنچه سبب شده هرگز خانه را ترک نکنند و به جمع دیگران نروند، «خو گرفتن، ناچاری و تن آسایی بودهاست». و یاور باغبان و مستخدم پیر خانه.
دیدگاه خود را ثبت کنید