📖سووشون
نویسنده: سیمین دانشور
▫️داستانِ سووشون در بحبوحهى جنگ جهانى دوم روایت مىشود، آنگاه که نیروهاى انگلیسى وارد مرزهاى جنوبى ایران شدهاند و سواى از اعلامِ بى طرفى ایران، بدون خون و خونریزى مملکت را تصاحب کردهاند. جشن عروسى دختر حاکم است. زرى و یوسف هم که کاراکترهاى پیش برندهى داستان هستند در این جمع حاضرند. یوسف با دلخورى و زرى با نگاهى نقادانه مجلس را از نظر مىگذرانند. مدعوین که نیمى بیگانهاند با لهجهى غریب خود مضحکهاى به پا کردهاند
▪️یوسف اربابى تحصیلکرده در فرنگ و سرد و گرم روزگار چشیده است. با دیدن این شوربا ذهنش بهم میریزد، او که همیشه در مقامِ معلم و مراقبِ رعیتش بوده نمیتواند این قبیل بزرگنمایىها را تاب بیاورد. زرى که در ابتدا محافظه کارانه تمام کوشش خود را براى حفظ امنیت خانواده به کار مىبرد، در انتهاى داستان، با جهان بینىاى نو پا جاى پاى شوهرش مىگذارد و سیاوشوار به دور از ترس به اسقبال خطر مىرود. او که با بزرگترین ترسش روبهرو شده دیگر بیمى از هیچ فقدانى ندارد. از این رو ختمِ خط داستانى در صحنهى تشییعِ پیکر یوسف در شهر نمودِ بیرونىِ تغییر جهان بینىِ زرى است.
دیدگاه خود را ثبت کنید