📖شیطان و خدا
نویسنده : ژان پل سارتر
ترجمه : ابوالحسن نجفی
◾️موضوع این نمایشنامه سرگذشت مردی است که میخواهد آزادانه اول «بدی» را و سپس «خوبی» را انتخاب کند، بنابراین نخست شیطان و سپس خدا را سرمشق خود قرار میدهد. اما بیهودگی این انتخاب را درمییابد. گوتس، سردار جنگ، که فرزند حرامزاده مادری از طبقه اشراف و پدری از طبقه دهقان است، نخست تصمیم گرفته که بدی کند؛ دست به غارت میزند و به یارانش خیانت میکند. ولی سرانجام بدی به نظرش یکنواخت میآید و خسته میشود. در رویارویی با کشیشی به نام هاینریش تصمیم میگیرد که از این پس خوبی کند و مرد مقدسی شود. اما انگیزه او عشق به بشر نیست، بلکه میل رسیدن به جایگاه است. تقدس او حاصلی جز مرگ و ویرانی در پیرامونش به بار نمیآورد. گوتس درمییابد که «عمل» مثبتی انجام نداده. سارتر، با آفرینش شخصیت گوتس، مردی را نشان میدهد که «میخواهد در خوبی یا بدی به مطلق برسد، اما جز کشتن انسانها نتیجه دیگری نمیگیرد». فقط پس از اینکه رفتار خود را سراپا دگرگون میسازد، راه «عمل» را مییابد که دگرگونکننده واقعی جهان است. آنگاه میتواند بگوید: *مطلقی وجود ندارد. فقط انسانها هستند و دیگر هیچ*
دیدگاه خود را ثبت کنید