📖درباره معنای زندگی
نویسنده: ویل دورانت
◾️روزی ویل دورانت مشغول تمیز کردن حیاط منزل خودش بوده که شخصی از راه میرسه و بهش میگه آقای دورانت من قصد دارم که خودم رو بکشم! شما چطور میتوانید من رو قانع کنید که این کار رو نکنم؟ اصلا من چرا باید زنده باشم و زندگی کنم؟ آقای دورانت هم در همون زمان سعی میکنه که مرد رو از تصمیمش منصرف کنه و بهش میگه که باید برای خودش شغلی انتخاب کنه و غذای خوبی بخوره (با این تصور که او شخص فقیری هست). ولی آن مرد میگه که من شغل خوبی دارم و گرسنه هم نیستم
▫️این جریان انگیزه ای شد تا دورانت نامه ای بنویسد و آن را برای صد نفر از شخصیت های مشهور و صاحب نظر آن زمان از جمله مهاتما گاندی، جورج برنارد شاو، برتراند راسل، جواهر لعل نهرو و حتی یک زندانی محکوم به اعدام و … بفرستد. او از آن ها خواست که نظرشان را درباره “پرسش بنیادین معنای زندگی” (به نحو انتزاعی) جواب دهند. و همچنین مهم تر از آن بگویند خودشان (به طور عینی و خاص) در زندگی چگونه معنی، هدف و رضایتمندی یافتند: “سرچشمه های الهام و انرژی شما چیست؟ هدف یا انگیزه نیروبخش زحمت و تلاش شما چیست؟
دیدگاه خود را ثبت کنید